دوگانه‌گی در طرح صلح؛ فرصت دور اندیشی فرا رسیده است

Spread the love

محمدنسیم نظری

کار کمیته تهیه و توحید طرح صلح در شورای عالی مصالحه‌ی ملی روز گذشته پایان یافت. در این کمیته ۱۵ نفره که متشکل از رهبران و شخصیت‌های سیاسی، اعضای جامعه مدنی، نمایندگان زنان و نمایندگان احزاب سیاسی حضور داشتند، طرح‌های فرستاده شده به آدرس شورای عالی مصالحه ملی و ارگ ریاست جمهوری بازنگری و توحید گردیده است. ریاست این شورا را محمد یونس قانونی به عهده داشت. قانونی از کسانی است که تجربه حضور در نشست بن و مذاکره با جامعه بین‌المللی را دارد.

اسدالله سعادتی، معاون سیاسی این شورا دیروز (شنبه، ۲۱ حمل) در صحبت با رسانه‌ها تصریح کرد که در کمیته تهیه و توحید طرح صلح، تمامی جوانب دخیل در پروسه‌ی صلح و مسایل مرتبط با نشست ترکیه بحث و ارزیابی گردیده است. او هم‌چنان تأکید کرد که طرح سه مرحله‌ای رییس‌جمهور غنی نیز در این کمیته ارزیابی و در طرح واحد صلح بخش‌های از آن گنجانیده شده است.

در همین حال؛ امروز شماری از رسانه‌ها به‌نقل از منابعی در شورای عالی مصالحه ملی گزارش دادند که در مورد توحید طرح صلح تا کنون دو دیدگاه کلی مطرح گردیده است. دیدگاه اول مربوط به جناح ارگ ریاست جمهوری، حزب اسلامی به رهبری گلبدین حکمتیار، دفتر حامد کرزی و شماری از جریان‌های متعلق به اقوام پشتون می‌باشد. این جناح تأکید دارند تا آجندای نشست ترکیه در مورد نوع نظام سیاسی باید بر مبنای نظام ریاستی باشد. اما دیدگاه دوم که بیشتر حزب جمعیت اسلامی، حزب وحدت اسلامی و جنبش اسلامی آن را مطرح می‌کنند، طرف‌دار ایجاد نظام غیر مترکز در ساختارها و واحدهای اداری محلی هستند.

این همه درحالی است که زلمی خلیل‌زاد نماینده ویژه‌ی ایالات متحده آمریکا در امور صلح افغانستان در نشست‌های جداگانه‌اش با رهبران سیاسی افغانستان تصریح کرده است که باید طرحی واحدی از سوی جمهوریت در نشست ترکیه ارائه گردد. با این وجود اکنون فرصت مناسبی است تا در مورد سرنوشت جمعی مردم افغانستان تصامیم معقول و اساسی گرفته شود.

ایالات متحده آمریکا به‌شمول ناتو، تصمیم دارد تا افغانستان را پس از دو دهه حمایت و پشتیبانی در سطوح مختلف ترک نموده و ازسوی دیگر؛ گروه طالبان که در سال ۲۰۰۱ میلادی به حاشیه رفته بودند اکنون دوباره با وجهه‌ی ملی و بین‌المللی تجدید قوا نموده و به‌عنوان طرف اصلی مذاکرات روی صحنه آمده است. در این فرصت زمانی باید تمامی اقشار جامعه، نهادهای رسانه‌ای، فعالان جامعه مدنی، روشن‌فکران و تئوری‌پردازان و سیاست‌مداران به‌دنبال ایجاد ثبات واقعی در دراز مدت بوده و در چشم انداز کلی افغانستان برای ثبات سیاسی کار نمایند.

مسئله اصلی و اساسی در نشست ترکیه و نشست‌های صلح؛ شناسایی علت اصلی جنگ است. تا زمانی که دلایل و علت‌های اصلی جنگ شناسایی نگردد، هیچ روش و مذاکره‌ای نتیجه نخواهد داد. از این‌رو باید منشأ اصلی جنگ افغانستان شناسایی و تحلیل گردد. به باور این قلم موارد ذیل از دلایل اصلی خشونت وکشتار در افغانستان می‌باشد:

۱- وجود نظام سیاسی غیر عادلانه؛ یکی از مشکلات اساسی و جدی بحران افغانستان، وجود نظام غیر عادلانه می‌باشد. این نظام به لحاظ مفهومی و به لحاظ ظرفیت‌های عملی با مشکلات فراوانی روبروست. دموکراسی‌های حد اکثری در جوامعی قابل تطبیق و امکان عملی یافتن دارد که جامعه معمولن یک دست و بدون تفاوت‌های فاحش اجتماعی، فرهنگی، جغرافیای و بومی باشد. در کشورهای چون سویس و آلمان که ظرفیت‌های اجتماعی دولت‌های با قاعده وسیع دارند، دموکراسی‌های حد اکثری نمی‌‎توانند امکانات و مطالبات شهروندان را بر مبنای قانون اساسی و حقوق شهروندی تأمین نماید، لذا آن کشورها رو به‌سوی دولت‌های فراگیر ملی مبتنی بر ارزش‌های دموکراتیک و فرایندهای تجربه شده در بستر گفتمان دموکراسی می‌آورند. افغانستان در نوعیت خود یک جامعه متکثر با صداها و هویت‌های گوناگون قومی، زبانی، نژادی و فرهنگی بوده که نظام متمرکز و با قاعده‌های بسیط نمی‌تواند خواست‌ها و مطالبات شهروندان را فراهم سازد. نظام کنونی افغانستان که بر اساس محاسبات اشتباه در سال ۲۰۰۱ در بن آلمان به‌رسمیت شناخته شده است، امکان ظرفیت‌سازی و حضور همگان را در بدنه‌ی تصمیم‌گیری سیاسی و رفاه اجتماعی، نداشته و نمی‌تواند خواست همگان را فراهم سازد. لذا لازم است که در نشست ترکیه به نوعیت نظام سیاسی افغانستان در آینده توجه اساسی شده و تمام شهروندان به‌عنوان “شهروندان مسؤول” نقش شان‌را در تغیر نوعیت نظام سیاسی ایفا نمایند.

۲- شکل گیری و تعریف هویت ملی؛ تا کنون هویت ملی در افغانستان بر اساس مطالعات و تجربه‌های مختلف در این کشور شکل نگرفته است. تعاریف ارائه شده در خصوص “هویت ملی” با توجه به امکانات و ظرفیت‌های موجود در افغانستان، هویت ملی در این کشور سامان نیافته است. ضرورت اساسی در نظام و گفتمان بعدی صلح”پسا صلح” تعریف و بازنگری در واژه و هدف”هویت ملی”است. تا زمانی‌که هویت ملی در متون معتبر قانونی تعریف نگردد و بسترهای آن در ظرفیت‌های اجتماعی و امکانات تاریخی شناسایی و ارزیابی نگردد، امکان رسیدن به‌ثبات سیاسی و رفاه عمومی در هر سطحی غیر ممکن است. از این‌رو لازم است که در نشست پیش‌رو به این مهم توجه اساسی صورت گیرد.

۳- بنیادهای اساسی تبیین‌کننده هویت ملی مانند: پرچم، سرود ملی، ارزش‌ها و عنعنات ملی، رسوم و سابقه تاریخی اقوام در بستر گفتمان دموکراتیک افغانستان، باید تغییر یابد. تا زمانی‌که بنیادها و ارزش‌های از این قبیل دگرگون نشود، ثبات سیاسی و امنیت همگانی تأمین نخواهد شد.

۴- بسترهای خشونت و جنگ از عمده‌ترین مباحثی است که اگر در نشست ترکیه به آن‌ها توجه نشود و با نادیده گرفتن آن‌ها پروسه‌ی صلح تکمیل و نظام آینده شکل گیرد، نظم حقوقی و سیاسی در افغانستان تحقق نخواهد یافت. بدون تعارف باید پذیرفت که بسترهای خشونت و ترویج جنگ در افغانستان بسیار فراوان و پراکنده است. توجه اساسی باید روی کاهش خشونت‌ها باشد. برای کاهش خشونت‌ها و دست کشیدن از جنگ، لازم است که در قدم نخست بسترهای خشونت آفرین و ظرفیت‌های جنگ از جامعه رخت بر بسته تا زمینه‌ی گفتمان مسالمت آمیز همراه با احترام به‌حقوق همگان فراهم شود.

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *