محمدنسیم نظری
پس از هفتهها بنبست در روند نهاییسازی طرزالعمل مذاکرات میان هیئتهای دو طرف، یکشنبه ۳ قوس، برخی از رسانهها گزارش دادند که مذاکرات میان هیئتهای دو طرف در دوحهی قطر دوباره از سر گرفته شده است. این در حالی است که شنبه هفتهی پیش مایک پمپئو وزیر خارجه ایالات متحده آمریکا در ادامهی سفرهای منطقهایاش به قطر رفته و با رهبران آن کشور و نیز هیئتهای طرفین مذاکرات دیدار و گفتگو نموده است. بر اساس منابع مطبوعاتی، پمپیئو در این دیدار روی آغاز گفتگوهای بین المللی و تأمین صلح و ثبات در افغانستان تأکید نموده است. دیدارهای پمپئو با هیئتهای دو طرف بهصورت جداگانه و نسبتن سری برگزار گردیده است، منابع آگاه از این مذاکرات تصریح میکنند که احتمالن این مقام بلند پایه آمریکا، دو طرف را وادار به ادامهی گفتگو و تسریع روند صلح نموده است.
با این حال در جریان هفتهی جاری؛ اما در کابل رییس جمهور غنی و هستههای نزدیک به او سرگرم چانه زنی برای جلب کمکهای بیشتر تا سال ۲۰۲۴ برای افغانستان بودند. کنفرانس جینوا-افغانستان۲۰۲۰ که در شهر ژنو سویس به مدت سه روز با اشتراک ۶۰ کشور و دهها سازمان بینالمللی به هدف تأمین صلح و ثبات پایدار در افغانستان برگزار گردید. در این کنفرانس کشورهای جهان دوباره از ادامه کمکهای شان به افغانستان برای رسیدن این کشور به خود کفایی و تحقق ارزشهای حقوق بشری خبر دادند. رهبران دنیا هرکدام کمکهای شان را تحت شرایط خاص در افغانستان محدود نمودند. بیشتر تأکیدها در این کنفرانس روی تقویت نظام دموکراتیک در کشور و نهادسازی و همچنین محو پدیده فساد اداری و احترام بهحقوق بشر و دستاوردهای گذشته افغانستان میچرخید.
این همه در حالی بود، که بنبست مذاکرات دوحه برای افغانستان میان نمایندگان جمهوری اسلامی افغانستان و گروه طالبان شکسته و ظاهرن بر سر کارشیوه مذاکرات توافق صورت گرفته است. هرچند خبرها حاکی از حل موارد اختلافی در کارشیوه مذاکرات میان دو طرف است، اما تا کنون بهصورت رسمی این خبر تأیید نشده است. در این فضای اختناق آور و ابهام آمیز، هرچند تاکنون هم امیدِ به پیشرفت مذاکرات در دوحه وجوددارد؛ اما بهنظر میرسد که این گفتگوها تا این حال با چالشهای ذیل مواجه است.
۱- فقدان ارادهی جدی و قاطع برای پیشبرد مذاکرات میان طرفهای مذاکره کننده؛ هر دو طرف روی آجنداهای خود شان تا کنون پافشاری داشته و پیش شرطهای که میتواند مسیر مذاکرات را تأمین و هموار سازد، تا کنون عملی و نهایی نشدهاند. نمایندگان طالبان که سند توافق نامهی طالبان- آمریکا را با خود یدک میکشند، به دنبال ترمیم و فراهمسازی مذاکرات بینالمللی بر مبنای همین توافقاند تا بتوانند مذاکرات را به نفع شان دور زده و فرصتهای گفتگو و بحث روی چالشهای که عملن در افغانستان موجود است را محدود سازد. نمایندگان دولت افغانستان به دنبال کاهش خشونتها و عدم استفاده طالبان از وحشت و خشونت در افغانستان قبل از آغاز مذاکرات بینالافغانیاند که تا اکنون هیچ کدام آن جامهی عمل نپوشیده است.
۲- نبود انسجام درونی میان اعضای دو طرف مذاکرات؛ هر دو طرف مذارکرات از نبود وحدت نظر میان شان رنج میبرند، در میان تیمهای مذاکراتی، برخی بهدنبال تقویت روابط شان با طرف مقابل و پیشبرد اهداف شخصیاند. این نگاه که سایهی سنگین آن بر مذاکرات بینالافغانی افتاده؛ نه تنها ارادهی برای پیشبرد مقتدرانه را میان طرفهای مذاکراتی از میان برداشته است؛ بلکه مذاکرات کنونی را فرصتی برای استفادههای شخصی و تیمی نیز ساخته است.
۳- کشورهای همسایه و برخی دیگر از کشورهای دخیل در قضیه جنگ و صلح افغانستان، تا این دم ارادهی واضح برای همکاری و پیشبرد مذاکرات بینالافغانی نداشته و تا هنوز میان نهاییسازی صلح افغانستان و ادامه جنگ در این کشور مردداند.
۴- تغییر در رهبری نظام سیاسی ایالات متحده آمریکا، یکی دیگر از عوامل تأثیر گذار در این مذاکرات میباشد. با آمدن جوبایدن، نامزد حزب دموکرات آمریکا در رأس رهبری نظام سیاسی ایالات متحده آمریکا، گمانه زنیها بر این است که احتمالن او راهی را که دولت ترامپ برای افغانستان در پیش گرفته بود، نخواهد رفت؛ بلکه او به دنبال سیاست تقویت نظام جمهوری در افغانستان بوده و طالبان را وادار به پذیریش نظام کنونی در کشور خواهد نمود.
با تمام این وجود بهنظر میرسد که صلحی که قرار است در دوحه و با میزبانی آن کشور ایجاد وترمیم گردد؛ تا هنوز سطح و حجم توانایی آن برای خروج از بحران کنونی کشور و نجات مردم افغانستان در حالهی از ابهام و تردید قرار دارد.