مبارکشاه حیدری
مسئلهی محیط زیست یک چالش عمدهی جهانی است که مانند سایر چالشها میتواند بحرانهای زیاد به پیکر جامعهی بشری وارد کند. اگر این چالش از حالا درفهرست کار مسوولین جهانی، منطقوی وملی قرار نگیرد،بُروز فاجعه دور از احتمال نیست. چنانچه سالانه ۹ میلیون نفردرجهان از اثر آلودگی هوا به کام مرگ میروند که یک ششم تمام مرگومیرسالانهی جهان را تشکیل میدهد. ۹۰ فیصد از قربانیان آلودگی هوا از قشر فقیر جامعه وازممالک درحال توسعه میباشد.
محیط زیست همانند سایر رشتههای اجتماعی وبشری دارای مفاهیم خاصی بوده که به صورت یک مدل منطقی در یک بستر تاریخی ظهور و از اصولها و منابع معتبر انسانی پیروی نموده و دارای ویژگیهای خاص خود میباشد.از یکسو باید جدی به این اندیشید که محیط زیست چه است؟ از کجا ناشی شده است؟ سیرتاریحی آن چگونه است؟ ودارای چه اصول و پایهها میباشد؟ازطرف دیگربه این باید فکر کرد که چه باید نمود تا بتوان به نگرانیهای محیط زیستی، چون آلودگی هوا،انقراض حیوانات وپرندگان، انتشار اشعهی مضرهی خورشید،تخریب لایهی ازون و گرمشدن کرهی زمین هم درسطح ملی وهم در سطح بینالمللی پایان داد؟
بشریت هنوز درتلاش برای فهم این است تا درک کند که چگونه همراه با صلح وسازگاری با جهانِ هستی زندگی کند که در این مسیر حرکتبشر همواره با چالشها و نگرانیهایی مواجه بوده است. اخیراً یکی از این تشویشها در این زمینه موضوع محیط زیست وحفاظت از آن شمرده میشود که با انتشار نظریات علمی از جانب دانشمندان پیرامون تخریب روز افزون محیط زیست، این موضوع مورد توجه قرار گرفته و وارد جامعهی نوین بشری شده است. این اصل درکشورهای جهان اول وتوسعهیافته از حساسیت بیشتری برخوردار است تا کشورهای درحال توسعه وروربه انکشاف. گرچه دولت امریکا از پیماننامهی پاریس که یک توافق جهانی برای حفاظت از محیط زیست است، خارج گردیده، اما انگیزهی دفاع از منابع طبیعی که شاخصههای آن مبارزه با آلودگیهای زیستمحیطی استدر کشورهای توسعهیافته ودرحال توسعه به خوبی مشاهده میشود.ازهمین جهت است که بیشتراقدامات درخصوص محیط زیست چون ایجاد نهادهای بینالمللی محیط زیستی، صدور خط مشها، برنامهها وپیمانهای زیستمحیطی از جانب کشورهای متمدن و سازمانهای بینالمللی روی دست گرفته میشود. در حالیکه محیط زیست درطول تاریخ بشر از اهمیت وجایگاهی ویژهای برخورداربوده و از اصلیترین دغدغههای بشر وجهان مدرن از چند دهه اخیر تا کنون بوده است.
با آگاهی از عواقب عدم حفاظت محیط زیست و با درک پیامدهای تخریب محیط زیست،حمایت از آن حتمی است. از اینکه حفاظت از محیط زیست همکاری جهانی را اقتضا دارد،لازم است تا در این زمینه اعلامیهها وکنفرانسهای بینالمللی جهت همکاری فرامرزی، تدوین و انعقاد شود. برهمین مبنا ایجاد وتحول حقوق و تکالیف مربوط به مجیط زیست چه در حقوق داخلی وچه در حقوق بینالمللی از مسایل بسیار مهمی است که ذهن بسیاری از صاحبنظران، دولتمردان وانبوهی از سازمانهای جهانی ومعاهدات بینالمللی را به خود جلب کرده است. براساس نظریات دانشمندان وکارشناسان محیط زیست امروز دامنهی حیات بشر بستگی به حفاظت لایهی ازون دارد که درنتیجهی حفاظت از محیط زیست امکانپذیر است. با وجود آن هنوز هم بشر مدرن نتوانسته از تبعات مخرب حیات صنعتی ماشینی ومصرفی خود برمحیط زیست جلوگیری کند، دروضعیت موجود جهان همواره با روند تخریب وآلودگی روزافزون محیط زیست روبهرو است، گذشته از آن امرزو مسئلهی محیط زیست یکی از عرصههای اساسی وانکارناپذیرحیات بشر بوده که رنگ و بوی خاص پیدا نموده است. تهدیدات ناشی ازعواقب آلودگی محیط زیست نگرانی مشترک بوده وموضوع حفاظت از آن نیز مسوولیت همگانی شمرده میشود که تأمین و حفاظت از آن همکاری دایمی ومشترک را نیاز دارد.
درکشور ما افغانستان، موضوع محیط زیست در مجموع یک مفهوم جدید و تازه است. تنها مدت تقریبا چهارده سال میشود که قانون محیط زیست تصویب و نهاد ملی حفاظت از محیط زیست در این کشور ایجاد گردیده است.به همین ترتیب مدت هفتسال میشود که دولت التزام خود را به اعلامیهی محیط زیستی استکهلم مصوب سال ۱۹۷۴ میلادی و ضمایم آن اعلام نموده است.
پیشبینیها چنین است که در برنامههای کشورما مسایل محیط زیست به صورت دقیق پیشبینی نشده است وبرای حفاظت و حمایت ازآن توجه چندانی وجود ندارد. با تدابیر موجود، وضعیت محیط زیست، چالشبرانگیزتر خواهد گردید، چنانچه آلودگی هوا،نبود کانالیزیسیون شهری، حفر چاههای عمیق آب درشهرها به ویژه شهر کابل، قطع جنگلات در مناطق جنوب،شرق و غرب کشوربه دست داعش،طالب وقاچاقچیان، شکار حیوانات وپرندگان نادر و موارد دیگر که از جمله مولفههای اساسی در حفاظت از محیط زیست است، درکشور به قسم سرسامآور وجود دارد. همینگونهبه منظور حفاظت از منابع طبیعی یا اکوسیستمکه مایهی حیات است و گونههای در حال انقراض چارهاندیشی صورت نگرفته است ودرحال تخریب میباشند.
قابل یادآوری است که افغانستان منحیث یک کشور فقیر، کمتر توسعهیافته وغیرصنعتی به دلیل عدم تولید مقدار زیاد گازهای گلخانهای عامل مهم تخریب محیط زیست جهانی به ویژه لایهی ازون شمرده نخواهد شد. اما این به معنی آن نیست که مسوولان از وظیفهی محوله شانه خالی کنند یا با بیتفاوتی تمام به تخریب محیط زیست بنگرند. دولتمردان،فعالین جامعهی مدنی، رسانهها، محصلین وهمه مردم باید برای حفظ محیط زیست ازهیچگونه تلاش وهمکاری دریغ نورزد، تا باشد که فردای بهتر با منابع سرشار طبیعی وهوای پاک داشته باشیم.