مبارکشاه حیدری
سهدهه پیش «برما، تایلند و لائوس» مرکز مواد مخدر دنیا بود، که از آن بنام مثلث طلایی یاد میکرد. بعد از آن به مدت ده سال پاکستان مرکز مواد مخدر پنداشته میشد. وقتی روسها از افغانستان خارج شدند، کشت این مواد در افغانستان گسترش یافت و در زمان حاکمیت طالبان کشت تریاک سراسری شد.
مثلث طلایی یا مثلث قاچاق موادمخدر: پروندهی قاچاق مواد مخدرافغانستان درآسیای مرکزی ارتباط تنگاتنگی به عملیات مخفی سازمان سیا یا سازمان جاسوسی امریکا دارد. قبل از مداخلهی شوروی در افغانستان تولید تریاک در پاکستان و افغانستان فقط مصرف منطقوی را تأمین میکرد و تولید هیروئینِ محلی، بازار خارجی نداشت. در این رابطه تحقیق «آلفرد مک کوی» نشان میدهد که دو سال بعد از عملیات مخوف سیا علیه شوروی در افغانستان، مناطق مرزی افغانستان و پاکستان به بزرگترین تولید کنندهی هیروئین در جهان تبدیل شد. این تولیدات بیشتر از نصف مصرف داخلی ایالات متحدهی امریکا را تأمین میکرد. تعداد معتادان هیروئین در پاکستان ناچیز بود، ناگهان به طور سرسامآوری افزایش یافت. در سال ۱۹۸۵میلادی به مرز یک میلیون و دو صد هزار نفر رسید که در جهان بیسابقه بود.
تجارت مواد مخدر مستقیمن زیر نظرسازمان سیا انجام میشد. با پیشروی مجاهدین و زیر کنترل درآوردن زمینهای زراعتی بیشتر از دست دولتِ مورد حمایت شوروی در افغانستان، آنان کشت مواد مخدر را به دهاقین تحمیل کردند تا مالیات انقلاب پرداخته شود و هزینهی جنگ با شوروی به دوش امریکا نیافتد.
در آن سوی مرز، یعنی پاکستان، رهبران جهادی و سازمانهای محلی با پشتبانی «آیاسآی» صدها لابراتوار تولید هیروئین تأسیس کردند. جالب آنکه در تمام این دوران، نمایندگی سازمان مبارزه با مواد مخدر ایالات متحدهی امریکا در پاکستان، اصلن عملیات دستگیری یا توقیف انجام نداده بود. مأموران امریکایی مسوول، از تحقیق در مورد قاچاق هیروئین که چهرهی مجاهدین را مخدوش میکرد، امتناع ورزیدند. سیاست امریکا در مبارزه با مواد مخدر تابع از بینبردن نفوذ شوروی در این کشوربود. در سال ۱۹۹۵میلادی مسوول سابق عملیات سیا در افغانستان، اعتراف کرد که سازمان سیا مبارزه علیه قاچاق مواد مخدر را فدای مبارزه علیه شوروی نمود. وی در این رابطه میگوید: «مأموریت اصلی ما بالابردن مشکلات و اشتباهات شورویها بود. ما واقعاً نه وقت داشتیم و نه نیرویی که به مبارزه با قاچاق مواد مخدر اختصاص دهیم . فکر نمیکنم که از این جهت باید متأسف باشیم، بخاطریکه ما به هدف اصلی خود رسیدیم.»
شوروی افغانستان را ترک کرد. بعد از جنگ سرد فقط منابع سرشار نفت و گاز نبود که آسیای مرکزی را به منطقهی استراتژیک تبدیل کرد، بلکه افغانستان نیز به دلیل تولید ۷۵ درصد از هروئین جهان و سود سرشار آن که به میلیاردها دالر میرسید، مورد توجه سازمانهای مافیایی و موسسات مالی و سرویسهای اطلاعاتی قرار گرفت. با فروپاشی اتحاد شوروی تولید تریاک به شکل سرسامآوری بالا رفت. قاچاق هروئین در «مثلث طلایی» بین صد الی دوصد میلیارد دالر در پایان قرن بیستم میرسید که یک سوم مواد مخدر جهان را تشکل میداد.
براساسِ آمار سازمان ملل متحد درآمد مواد مخدر در سطحِ جهان سالانه بیش از پنجصد میلیارد دالر است. سازمان رسمی مبارزه با مواد مخدر آمریکا معتقد است که از سال ۲۰۰۰م به اینسو نزدیک به هفتاد درصد تولید تریاک جهانی و هشتاد درصد مواد مخدر مشتق از تریاک در اروپا از طریق افغانستان تأمین شده است. مافیای قدرتمند مالی غربی و اتحاد شوروی سابق که در انجام جنایات سازمان دادهشده متحد هستند، برای کنترل استراتژیک قاچاق هروئین جهانی رقابت دارند. میلیاردها دالر عواید قاچاق مواد مخدر به سیستم بانکی غربی سپرده میشود. اکثر بانکهای بزرگ بینالمللی در هماهنگی با شعبههای خود در کشورهای بهشت مالیاتی به سفید کردن و پولشویی مبالغ هنگفت دالرهای مواد مخدر مشغولاند. در نتیجه، تجارت بینالمللی مواد مخدر که سود سالانهی آن به صدها میلیارد دالر میرسد به اندازهای تجارت نفت اهمیت پیدا میکند. از این لحاظ کنترل ژئوپولیتیک شبکههای مواد مخدر به اندازهی کنترل لولههای نفت و گاز اهمیت استراتژیک دارد.
بر اساس اطلاعاتی که توسط رسانهها به نشر رسیده، تنها در سال ۱۳۹۳خورشیدی، داعش از قاچاق مواد مخدر افغانستان از خاک عراق و سوریه مبلغ یک میلیارد دالر درآمد داشته، در عین حال سازمانهای اطلاعاتی امریکا و انگلیس سهم بیشتر را میبرد. اما هزینهی این کار را مردم و دهاقین افغان میپردازند. به بیان دیگر مردم و دهاقین به گونهای با مافیا و قاچاقبران مواد مخدر برخورد میکنند، که انگار مقروض آنان باشند.
در کلیت امر، جهان امروز بهصورت عموم قربانی مواد مخدر است. اما کشورهای در حال جنگ و منازعه که توانایی مدیریت آشوب و انارشیزم اجتماعی را ندارند و از طرفی در فقر و تنگدستی بهسر میبرند، بلاعوضترین قربانی و یک نواختترین مواد سوخت مافیای مواد مخدر اند. کشور ما هم به عنوان یکی از کشورهای گیرمانده در آتش جنگ، در چنگال همین مافیا افتاده است. اما آنچه در این میان مهم و حیاتی است، یافتن راهکارهای مبارزه با مواد مخدر و مقابله با مافیای جهانی آن است، بنابراین اگر واقعن حکومت و شهروندان افغانستان به دنبال مهارکردن این معضل ویرانگر اند، باید مبارزه با این پدیدهی شوم را از خانه خانهی کشور شروع نمایند و با همگانیکردن مبارزه با مواد مخدر، راهکارهای مناسب و عملی مقابله با آنرا بسنجند و با آگاهساختن مردم از خطرات این مواد، سطحِ مصئونیت جامعه را بالا ببرند. در جامعهای که مردم آن بهصورت کل با معضل مواد مخدر درگیر اند، نمیتوان با یک یا دو نهاد با این معضل مبازره کرد، بلکه باید با مشارکت همگانی، از افراد و گروههای اجتماعی گرفته تا نهادها و شخصیتهای حقوقی تا قانون و رسانه در برابر آن ایستاد شوند و جلو کشت، قاچاق توزیع و مصرف آنرا بگیرند.