محمدنسیم نظری
گفتوگوهای صلح از همان آغاز با بحرانها و چالشهای فراوانی رو بهرو بود. زلمی خلیلزاد نمایندهی ویژه امریکا در امور صلح افغانستان، پس از تلاشهای فراوان توانست گروه طالبان را در میز مذاکره و گفتوگو با جانب آمریکایی وادار سازد. این نشستها هرچند در اوایل تعارفی و بدون آجندای مشخص دنبال میشد، اما بهمرور زمان آجندای آنها از سوی تیم مشترک دو طرف ترتیب یافته و در نشستهای عمومی بهبحث گرفته شد. در همان آغاز طالبان نشان دادند که طرفدار حکومت دموکراتیک و مردمسالار نیستند، آنها همیشه از حکومت اسلامی که پایه و مبنای آن فقه و متون شرعی اسلامی است یاد نموده و آنرا تنها مسیر ممکن برای افغانستان با ثبات عنوان میکردند. عباس استانکزی که در آن زمان مسولیت صحبت با رسانهها را از سوی امارت اسلامی به عهده داشت، باری در خانهی مجللاش در قطر در یک مصاحبهی نهچندان طولانی با بیبیسی از انحلال ارتش افغانستان و حکومت اسلامی در این کشور یاد نمود. او تصریح کرد که حکومت کنونی افغانستان که در نزد امارت اسلامی موسوم به «حکومت کابل» است، ظرفیت و توانایی برای ادارهی افغانستان نداشته و فساد و بیعدالتی در آن بیداد میکند. بهگفته استانکزی این حکومت نتوانسته است ارتش ملی را ایجاد نماید. او با صراحت تمام از لغو ارتش ملی افغانستان پس از بهقدرت رسیدن سران امارت اسلامی در کابل خبر داد.
این در حالی بود که در آن روزها زلمی خلیلزاد، در تلاش تغییر ذهنیت سیاسی و فکری طالبان بهمنظور رسیدن بهتوافق صلح با آن گروه بود. اینکه امضای توافق صلح میان امریکا و طالبان در دوحهی قطر که کیلومترها دور از افغانستان قرار دارد، کاری پسندیدهای بود بماند، قضاوتی است که اعمال و مواد این توافقنامه میتواند در آینده به آن پاسخ دهد. پس از امضای توافقنامه صلح میان آمریکا و طالبان و بدون حضور دولت افغانستان و سیاستمدارن برجسته کشور در قطر، طالبان جسورتر از قبل در نشستهای عمومی و مطبوعاتی حضور یافتند. تا قبل از امضای توافقنامه، این گروه (طالبان) از منظر سیاسی و امنیت نزد سازمانهای بینالمللی و جامعه جهانی محکوم و تحت تعقیب بود؛ اما پس از آن گونه نوازش از سوی خلیلزاد و پمپئو، این گروه بهحیث یک گروه ناجی در سطح جامعه بینالمللی ظهور یافتند.
استراتژی دولت ترامپ در قبال امضای معاهده با طالبان از جهاتی دچار تعارض و تناقض است. این استراتژی حداقل در عمل نتوانست موجبات خروج مسولانه آمریکاییها را از فغانستان فراهم سازد. پس از آن خلیلزاد تلاش نمود تا جانب افغانیاش را نیز در این بازی سهمگین شریک سازد. اشرف غنی که در کابل درمانده بود و نیاز به دلجویی داشت، آمریکاییها سازمان ناتو را متقاعد ساخت تا با افغانستان پیمان استراتژیک امنیتی امضا نماید. دقیقن در همان روزی که پمپئو و خلیلزاد مست خوشی و شادی پس از امضای توافق صلح با طالبان بودند، سرمنشی ناتو در نشستی بزرگی در ارگ ریاست جمهوری با اشرف غنی و عبدالله پیمان امنیتی امضا نمود و به نحو از آنها که از بازی صلح خلیلزاد عقب مانده بودند، دلجویی کرد.
اما این پایان کار نبود، خلیلزاد با توجه بهنقش و جایگاهی که در دولت ترامپ بهحیث یک عضو فعال حزب جمهوریخواه داشت و نیز با در نظرداشت پایگاه وسیع سیاسی و نفوذی که در داخل افغانستان و میان اقشار مختلف کشور داشت، تلاش کرد تا دوباره مسیر دپلماسی با جانب افغانی را هموار سازد. او در نشستهای مختلف با اشرف غنی و عبدالله بر حفظ نظام جمهوری و ارزشهای قانون اساسی در پروسه صلح تأکید میکرد. باری در مصاحبه اختصاصی با طلوع نیوز تصریح کرد که طالبان به لحاظ فکری و سیاسی تغییر نموده و واقعیتهای جدید افغانستان را میپذیرند.
این در حالی بود که طالبان همه روزه در برابر نیروهای دولتی افغانستان میرزمید و حاصل نشستهای تعارفی خلیلزاد، صدها کشته و زخمیای بود که در اخیر روز روی دست مردم افغانستان میماند. خلیلزاد با تلاشهای فراوان توانست طرفهای درگیر را متقاعد سازد که آمریکاییها طرفدار صلح و ثبات سیاسی در افغانستان اند و اکنون زمان آن رسیده است که گفتوگوهای رو در رو میان طرفین صورت گیرد. این سیاستمدار کار کشته آمریکایی، زمینهی نشست میان دو طرف را در دوحه قطر، «همان جایی که او حداقل در مقام سفیر، تجربهی خوب و دستاورد ارزشمندی برای آمریکا و جایگاه خود در حزب جمهوریخواه کسب کرده بود»، تعیین کرد.
پس از آن حکومت افغانستان که در سر درگمی کامل بهسر میبرد، با فرستادن هیئتی در دوحه وارد بازی شد. هرچند اختلافها برای تشکیل هیئت همه شمول میان جناح ارگ و سپیدار و شماری از سیاستمدارنِ چون کرزی و سیاف، بحث برانگیز بود، اما در نهایت با فشار خلیلزاد و سفیر آمریکا تمامی طرفها در افغانستان روی هیئت ۲۱ نفری بهرهبری مصعوم استانکزی، فرد مورد اعتماد اشرف غنی توافق کردند. این هیئت در روز نخست در دوحهی قطر نشست مقدماتی و تعارفی شانرا با گروه طالبان آغاز کردند، انتظارها از این نشست بهشدت بالا و آرمانی بود. در روزهای نخست این نشست، دو طرف بهدنبال طرح آجندا و شامل ساختن موارد اختلافی در آجندا بودند. اما پس از روزها تلاش و اختلاف آنها توانستنتد روی طرزالعمل مذاکرات بهتوافق ابتدایی برسند. پس از آن طرف طالبان که خود را در جنگ و صلح افغانستان برنده فکر میکردند، بهصورت یک جانبه نشستهای دوحه را ترک گفته و راهی منطقه شدند. آنها هیئتی را به رهبری ملا عبدالغنی برادر، ترتیب داده و به کشورهای روسیه، ایران و پاکستان سفر نمودند. این سفرها با واکنشهای شدید رهبران سیاسی افغانستان، حکومت، جامعه جهانی و شماری از نهادی حامی حقوق بشر روبرو گردید. اما خلیلزاد از آغاز آن سفرها و دورهمیهای طالبان با رهبران منطقه، تأکید میکرد که طالبان برای نشست دوحه تعهد دارند و این نشست را ادامه خواهند داد.
پس از آن بهزودی مشخص شد که گروه طالبان رغبتی برای ادامهی نشست دوحه ندارند، خلیلزاد دوباره مجبور شد تا طرح روسیه را برای میزبانی نشست صلح با وجود فشارهای سنگین واشنگتن بپذیرد. در نشست مسکو، شماری زیادی از چهرههای جهادی اشتراک کردند و این نشست به شکل تعارفی پایان یافت. برایند و نتیجه این نشست تنها اعلامیهای بود که همه در آن خواهان ختم خشونت و قطع رابطه گروه طالبان با شبکههای تروریستی شدند.
پس از آنکه طرح مسکو نیز شکست خورد، خلیلزاد با سفر به کشورهای منطقه، نشست استانبول را زمینهسازی کرد. هرچند از همان اوایل طالبان تأکید میکردند، تا زمانیکه توافقنامه این گروه با آمریکا عملی نشود، این گروه در هیچ نشستی دیگری شرکت نخواهند کرد. اما خلیلزاد که معتقد به بازی خود و اتکا به آمریکا و وعدهی پاکستان بود، این واکنشها را نادیده گرفته و در تلاش برنامهریزی برای نشستی استانبول که گفته میشد در آن بحث جنگ و صلح افغانستان و نظام آینده مشخص خواهد شد، بود. با این حال، جوبایدن رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا در مخالفت و بدون مشوره با نهادهای استخباراتی و چهرههای سرشناس سیاسی در واشنگتن و نیویورک، تصمیم بهخروج نیروهای آمریکای از افغانستان تا ۱۱ سپتامبر سال جاری نمود. او این تصمیماش را در نشستی مطبوعاتی در کاخ سفید اعلان نمود و ابراز امیدواری کرد که زمینهها برای این خروج بهشکل مسوولانه از سوی نهادهای امنیتی و دستگاههای دفاعی آمریکا فراهم شد.
پس از اعلان او، سازمان اتلانتیک شمالی (ناتو) نیز در نشستی با وزیر خارجه دولت بایدن (آنتونی بلنکین) تصمیم ناتو را مبنی بر خروج عساکر این سازمان از خاک افغانستان همگانی ساخت. این تصامیم هرچند غیر مترقبه بهنظر میرسید، اما از سوی هم عزم ایالات متحده آمریکا برای خروج از طولانیترین جنگ این کشور را بهخوبی نمایش میداد.
در فرجام طالبان با وجود فشارهای زیادی تن به نشست ترکیه که تاریخ آن از سوی نمایندهی سازمان ملل و کشورهای شرکت کننده در ۲۴ آپریل اعلان شده بود، نداد و همچنان بهموضع شان در مورد خروج نیروهای خارجی در اوایل ماه می از افغانستان تأکید دارند.