نسیم نظری
نزدیک به یکونیم ماه از توقف مذاکرات در دوحه میگذرد. هیئتهای دو طرف تا کنون جلسات غیر رسمی را بنابر گزارشهای منشتر شده در مورد آجندا و نحوه مذاکرات برگزار نمودهاند. گروپ تماس دو طرف که در روزهای نخست مذاکرات میان افغانان بهمنظور هماهنگی بیشتر میان هیئتهای دو طرف و تبادل نظریات و پیشنهادات ایجاد شده بود، مسوولیت برگزاری نشستهای غیر رسمی و تعارفی را میان هیئتهای دو طرف نیز به عهده دارد. بر اساس گزارشهای منتشر شده، در این اواخر هیئتهای دو طرف بهشکل غیررسمی با همدیگر روی ادامهی گفتگوها تأکید نموده و احتمالن بهزودی این گفتگوها از سرگرفته شود. این در حالی است که طرح بازنگری توافقنامهی صلح با طالبان که اکنون روی میز ادارهی بایدن بوده و قرار است در این توافقنامه بر اساس گفتههای وزیر خارجه آمریکا، در مورد ادامهی خشونتها پس از توافق صلح توجه شود.
اما؛ در کابل، اشرف غنی رییسجمهور، دیروز در نشستهای جداگانه بار رهبران جهادی افغانستان (کریم خلیلی، یونس قانونی و محمد محقق) در مورد گفتگوهای صلح بحث نموده است. آنچه به رسانهها منتشر گردیده این است که رییسجمهور با رهبران جهادی در مورد اوضاع کنونی و گفتگوهای صلح بحث نموده و روی اجماع سیاسی داخلی تأکید نموده است.
اما بهنظر میرسد پشت پردهی این نشستها، تلاش ارگ ریاستجمهوری برای همسوسازی رهبران جهادی در مقابله با خطر طالبان و زمزمههای حکومت موقت است. این خطر هرچند تا کنون در مجالس داخلی همگانی شده و تعدادی به تقدیر و یا نکوهش از آن شعار دادند، اما واقعیت آن است که طرح “حکومت موقت” در مذاکرات صلح بنابه شواهد موجود یکی از گزینههای موجود برای چانه زنی با طالبان خواهد بود.
با این همه، اما حمدالله محب مشاور امنیت ملی افغانستان در نشست مشترک خبری با وزیر داخله و رییس امنیت ملی، موضع حکومت را در قبال صلح آشکار ساخت. او تأکید کرد که حکومت افغانستان و نیروهای دفاعی – امینتی کشور آمادگی لازم برای مقابله با تهدیدهای طالبان در سطوح و درجات مختلف را داشته و با این تهدیدها بهشکل جدی و همه جانبه در سال پیشرو مبارزه خواهد نمود. محب تصریح کرد که دولت افغانستان دارای نظام سیاسی مستقل و مبتنی بر ارادهی مردم بوده و هیچ قدرتِ توان انحلال و یا ادغام آنرا بدون در نظر داشت مصلحت مردم افغانستان ندارد.
این گفتهها در حالی مطرح میگردد که نمایندگان گروه طالبان به علت آنچه نبود صلاحیت کافی در هیئت مذاکرهکننده دولت افغانستان عنوان میکنند، از گفتگو با جانب هیئت دولت افغانستان طفره رفته و با سفر به کشورهای منطقه در تلاش اجماع منطقهای برای صلح افغانستان است. هرچند موضع طالبان در قبال صلح بارها از سوی رهبری حکومت افغانستان و دست اندرکاران نظام کشور مورد انتقاد قرار گرفته و آنها به تعهد شکنی و عدم باورمندی به گفتگوهای بینالافغانی متهم شدهاند، با آنهم طالبان همیشه تأکید نمودهاند که این گروه در تلاش است تا اجماع منطقهای و بینالمللی در قبال صلح افغانستان ایجاد نموده و از فرصت بهدست آمده نهایت استفاده نمایند. در هیمن حال طالبان، بارها ادعا کردهاند که رییسجمهور غنی مانع صلح میباشد، موضعی که بارها از سوی ارگ ریاست جمهوری تکذیب گردیده است.
اما آنچه واقعیت در پروسهی صلح و گفتگوهای بینالافغانی میباشد، عدم کاهش خشونت و کشتار مردم ملکی در جریان این مذاکرات است. بیشتر از یکسال از توافق صلح آمریکا با طالبان میگذرد، یکی از بنیادهای اصلی این توافقنامه، کاهش خشونتها در بدل خروج تدریجی نیروهای خارجی از افغانستان میباشد. ادارهی ترامپ تلاش کرد تا کشورهای منطقه را قانع سازد که جنگ افغانستان تمام شده و همگی برای صلح در این کشور کار نماید، اما بهنظر میرسد که کشورهای منطقه با توضیحات ادارهی ترامپ و با عملکرد کنونی طالبان قانع نشده است، زیرا که تا کنون اجماع منطقهای در مورد صلح افغانستان به معنای واقعی کلمه ایجاد نگردیده است. برای آمریکا جنگ افغانستان تمام شده است، آمریکا با امضای توافقنامه صلح به دنبال خروج بوده/خواهد بود، اما طالبان تاکنون تعهد شانرا در قبال این توافقنامه اجرا نکرده است. اکنون طالبان نهتنها که خشونتها را کاهش نداده است، بلکه بر اساس گزارشهای منتشر شده در صفحات اجتماعی، این گروه برای جنگ شدید در سال روان آمادگی میگیرد.
با تمام این وجود، اگر طالبان بهکاهش خشونتها که بنیاد ملی، بینالمللی و جهانی دارد، عمل نکند، بهنظر میرسد که سرنوشت گفتگوهای بینالافغانی که رکن اصلی آن، کاهش خشونت میباشد، ره بهجای نخواهد بود. همچنان که تجربه نشان داده است، تا کنون پس از چهار ماه هیچ پیشرفت قابل ملاحظه و امیدوارکننده در این پروسه صورت نگرفته است، بلکه خشونتها و جنایتهای طالبان روز بهروز در حال افزایش میباشد. پیش از امضای توافقنامه با آمریکا، طالبان تنها نظامیان و کسانی را که در میدانهای جنگ بودند، کشته می شدند؛ اما در این اواخر، طالبان با حمله بر فعالان مدنی، فعالان حقوقبشر، فعالان حقوق زن، خبرنگارن و فعالان مطبوعاتی، کلان شهرها مخصوصن کابل را به شهر وحشت و دهشت بدل ساخته است.