توقف گفتگوها در دوحه؛ فرصتی بی‌بدیل برای مدعیان جمهوریت

Spread the love

محمدنسیم نظری

گفتگوهای صلح افغانستان پس از سه ماه کش‌وقوس‌های فروان برای مدت سه هفته‌ی دیگر تعطیل شد. بر اساس خبرنامه‌ای که (یک‌شنبه، ۲۲ قوس)، از سوی هیئت‌های مذاکره‌کننده نشر شده است، قرار است ادامه‌ی مذاکرات میان افغانان به‌تاریخ ۱۶ جدی سال روان از سر گرفته شود. دلیل تأخیر در مذاکرات به‌شکل رسمی عنوان نشده است؛ اما برخی از کارشناسان امور سیاسی معتقداند که دلیل اصلی تعطیلی مذاکرات جشن سال جدید (عید کریسمس) بوده که از لحاظ تاریخی و مذهبی برای آمریکایی‌ها اهمیت فراوان دارد.

این در حالی است که به دنبال نهایی شدن طرزالعمل مذاکرات (کارشیوه) پس از هفته‌ها گفتگوهای دوام‌دار میان گروه‌های تماس هیئت‌های مذاکره کننده، قرار بود که بحث روی آجندای اصلی آغاز گردد. گروپ تماس دو طرف چندی قبل و پس از آغاز مذاکرات اصلی و تأیید مراجع طرفین و نیز اجماع آن‌ها در مورد نهایی شدن کارشیوه‌ی مذاکرات، اظهار خوش‌بینی نموده بودند که بحث روی آجندای اصلی به‌زودی آغاز می‌شود. اما به‌نظر می‌رسد که دو هیئت مذاکره‌کننده قبل از آغاز تعطیلی سه هفته‌ای نتوانسته‌اند موضوعات اصلی را وارد آجندای جلسات نموده و در مورد چگونگی ادامه‌ی بحث‌ها، به‌نتیجه قابل قبول دست یابند.

با گذشت بیشتر از یک‌نیم سال از مذاکرات صلح افغانستان تا کنون سرنوشت آینده‌ی این مذاکرات معلوم نیست؛ هرچند از شروع مذاکرات میان گروه طالبان و ایالات متحده آمریکا تاکنون طالبان توانسته‌اند دستاوردهای بزرگ و غیر قابل پیش‌بینی را نصیب شوند. طالبان در زمانی که مدعیان نظام جمهوریت در کابل سرگرم کارزارهای انتخاباتی برای احزار کرسی متزلزل ریاست‌جمهوری افغانستان بودند، آن‌ها توانسته روی توافق‌نامه سیاسی  با ایالات متحده آمریکا بحث و در نتیجه نهایی سازند. امضای توافق‌نامه سیاسی برای طالبان با آمریکا به‌عنوان کارت بازی بسیار قوی در رورابط آن‌ها با جامعه‌ی جهانی حایز اهمیت است.

طالبان خواب چنین اقتدار بین‌المللی را که روزی با بزرگ‌ترین ابر قدرت دنیا وارد گفتگو شود و بتوانند نظریات و پشنهادات شان‌را در سطح بین‌المللی همراه با مصئونیت سیاسی مطرح نمایند، حتی در مجلل‌ترین مکان‌های شان ندیده بودند. طالبان با امضای سند توافق‌نامه با آمریکا از یک کنش‌گر ضعیف به یک کنش‌گر فعال و تأثیرگذار در مناسبات سیاسی افغانستان و منطقه و طرف اصلی مذاکرات صلح تبدیل شوند. اکنون که از امضای توافق‌نامه طالبان با آمریکا بیشتر از ده ماه می‌گذرد، طالبان نه تنها یک گروه منزوی در سطح منطقه و جهان نیست؛ بلکه اصلی‌ترین بازی‌گر بحث جنگ و صلح در افغانستان و سطح منطقه نیز به‌شمار می‌روند. گروه‌های سیاسی مختلف در داخل و خارج از افغانستان و هم‌چنین کشورهای حامی صلح و حتی برخی از احزاب سیاسی مقتدر به دنبال ایجاد روابط با این گروه بوده و از آدرس‌ها وکانال‌های مختلف تلاش دارند تا سطح مقبولیت شان‌را در پیشگاه رهبری این گروه بالا برده و روابط شان‌را با این گروه برای ادامه‌ی حضور در سیاسیت کلان افغانستان پسا صلح، حفظ نمایند.

از سوی دیگر طالبان با امضای توافق صلح در دهم حوت سال ۱۳۹۸ توانستند ۵۰۰۰ زندانی که هرکدام از اهمیت فراوان برای این گروه در شبکه سازی‌ها و حملات هدفمند تروریستی و در یک سطح کلان ماشین‌های متحرک جنگ، برخودار بوده را آزاد سازند. آزاد سازی این افراد دستاوردی است که این گروه در حمایت از نظامیان شان که اکنون در حالت جنگ به سر می‌برند، از آن استفاده سیاسی می‌نمایند.

اما با این همه؛ جبهه‌ی مدعیان جمهوریت تا کنون اشتباهات فاحش و نابخشودنی را مرتکب شده و هنوز هم در بازی صلح، بازنده‌ی اصلی می‌باشند. رهبری حکومت در زمانی که طالبان با آمریکا توافق‌نامه صلح را امضا و نهایی می‌کردند، در هیچ یک از بحث‌های عمده آن‌ها دخیل نبوده وکاملن در حاشیه قرار داشت؛ هرچند حکومت با شعار اجماع ملی برخی از چهره‌های سیاسی و نمایندگان احزاب را در جلسات بی‌نتیجه‌ای در ارگ ریاست‌جمهوری دعوت می‌نمود و از آن‌ها عکس یادگاری برای حمایت از نظامی به گفته آن ها(حمهوریت) می‌گرفت، اما واقعیت آن بود که حتی چهره‌های که در ارگ با رییس‌جمهور غنی و عبدالله‌عبدالله گفتگو می‌کردن به زعامت و مدیریت حکومت در رهبری پروسه‌ی صلح باور نداشتند.

عدم باور به مدیریت حکومت در پروسه‌ی صلح باعث شد، که شماری از چهره‌های سیاسی و احزاب مطرح به‌دنبال جستجو روابط شخصی و نیز ایجاد کانال ارتباطی با گروه طالبان شوند. این آدرس‌ها هرکدام به سهم خود تلاش کردند تا در چانه‌زنی بعدی قدرت که قرار است، طالبان در آن نقش عمده وکلیدی را بازی نمایند، نقش و جایگاه شان‌را داشته باشند. رهبران حکومت، پروسه صلح را از همان اوایل که نمایندگان ایالات متحده آمریکا مذاکرات شان‌را با طالبان در قطر آغاز نمودند، دست کم گرفته بود و به دنبال استفاده‌ی سیاسی برای وجاهت و حمایت اجتماعی شان از این پروسه بودند. حتی رییس‌جمهور غنی پروسه‌ی صلح را کارت بازی برای تیم انتخاباتی‌اش ساخته بود و در مجالس انتخاباتی برای سرکوب حریف از آن استفاده می‌کرد. او در بیانه‌ها و مصاحبه‌هایش مدعی بود که پروسه‌ی صلح را به نتیجه خواهد رساند و جنگ و خشونت را به سطح قابل توجهی کاهش می‌دهد؛ اما واقعیت آن بود که حتی شخص اشرف غنی به این گفته‌ها وقعی نمی‌گذاشت و به دنبال کسب قدرت سیاسی و احراز کرسی ریاست‌جمهوری بود.

بزرگ‌ترین اشتباه مدعیان جمهوریت، غافل شدن از گفتمان صلح که می‌تواند در شرایط کنونی بزرگ‌ترین و عمده‌ترین بحث سیاسی روز افغانستان باشد، بود. جبهه پر ادعای جمهوریت که خود را مدعیان دموکراسی و نظام مردم سالار می‌دانند؛ تا کنون در بحث صلح بازنده اصلی‌اند؛ زیرا که این جبهه تا کنون در تمام مراحل صلح بی دستاورد و فاقد انسجام درونی می‌باشند. در زمانی که پروسه‌ی صلح در دست دولت و مردم افغانستان بود، هیچ گروه سیاسی و حتی رهبران حکومت به این مهم توجه نشان ندادند و حتی در زمانی که طالبان توانستد مرحله اول مذاکرات را با آمریکایی‌ها نهایی سازند، رهبران حکومت تنها روی افراد شرکت کننده در مذاکرات (تیم مذاکره‌کننده) بحث و چانه‌زنی داشتند. هرچند تعیین تیم مذاکره‌کننده در یک گفتمان سیاسی ماننند پروسه‌ی صلح، از اهمیت فراوانی برخودار است،؛ اما مهم‌ترین بحث که می‌تواند سرنوشت این روند را تغییر دهد، اجماع سیاسی و اتحاد ملی در سطوح و لایه‌های مختلف کشوری است که متاسفانه حکومت به دنبال آن در سطح ملی و داخلی نبود. رهبران حکومت تنها به جلسات بی نتیجه‌ای که کم‌ترین دستارودی در پروسه صلح ندارند، علاقه‌مند بودند و از اجماع نظر رهبران سیاسی تنها استفاده ابزاری می‌کردند.

اکنون که توپ از میدان و دست دولت و مردم افغانستان خارج شده و این طالبان است که تعیین می‌کنند چه نظام و ساختاری را در آینده افغانستان می‌خواهند؟ و میکانیزم‌های تعیین‌کننده این نظام چیست؟، راه‌های رسیدن به این ساختار چگونه طراحی و عملی خواهد شد؟ و نیز گروه‌ها و جبهات سیاسی همسو با این تفکر تا چه حدی در این ساختار نقش و سهم ایفا می‌نمایند؟؛ تنها راه برای حکومت افغانستان این است که در این فرصت پیش آمده و تأخیر سه هفته‌ای مذاکرات، به دور از حاشیه‌های سیاسی وارد متن واقعیت شده وکارکردهای گذشته شان‌را با دقت و هدف‌مندانه بررسی نمایند. بررسی کارنامه گذشته دولت مردان و تیم مذاکراتی می‌تواند سرشت و محتوای گفتگوهای بعدی صلح را در دوحه برای دولت و مردم افغانستان هموار نموده و منجر به مدیرت گفتگوها شود؛ در غیر این صورت ادامه وضعیت کنونی می‌تواند، خطرات غیر قابل پیش‌بینی برای نظام سیاسی و آینده مردم افغانستان به دنبال داشته باشد.

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *