جمهوریت و امارت؛ چرا مقدمه‌ی کارشیوه‌ی مذاکرات صلح طولانی شد؟

Spread the love

محمدنسیم نظری

بر اساس منابع مطبوعاتی، پیش نویس نهایی کارشیوه‌ی مذاکرات توسط هیئت‌های مذاکره‌کننده در قطر، پس از هشتاد روز بحث و چانه‌زنی تصویب و مورد تایید دو طرف قرار گرفت. دلایل تأخیر در نهایی شدن کارشیوه‌ی مذاکرات شاید متعدد و مختلف باشد. اما علت اصلی؛ تفاوت عمیق و  پُر چالش میان دو روایت جمهوریت و امارت است که اختلاف‌ها را جدی و تا مرز بن‌بست به‌پیش بُرد. روایت جمهوریت، به‌دنبال تقویت ساختارهای دموکراتیک و نهادسازی به‌شکل ملی آن در سطوح مختلف اداری و سیاسی بدون ملاحظات مبتنی بر هویت‌های قومی و اتنیکی می‌باشد، که کشور را به‌عنوان یک کل واحد در نظر می‌گیرد. جمهوریت در واقع نگاه ارزش‌مندانه به‌زندگی و خِرد جمعی است، که در قالب قانون و اصول رفتاری با توجه به ارزش‌های بنیادین بشری و زیست‌محیطی تمثیل و تعیین می‌شود. در جمهوریت همگان بر اساس شایسته‌گی و توانایی مدیریتی خویش در سطوح مختلف می‌تواند فعالیت و ارائه خدمات نماید؛ هم‌چنین در یک سطح کاملن موازی و هموار برای احراز مناصب مختلف به رقابت بپردازند.

روایت جمهوریت، روایتی از تحول و نگاه خِردگرایانه به ارزش‌های بشری و بنیادین آدمی است؛ این روایت پس از تحولات بنیادین در اروپا ریشه گرفت و در انقلاب‌های مختلف (فرانسه، انگلستان) تقویت و هموار شد. داعیه‌ی جمهوریت توانست کشورهای هم‌چون ایالات متحده آمریکا را که شهروندان آن از مرزهای مختلف وارد یک جغرافیایی سیاسی شدند، با نام و نشان واحد (آمریکایی) به دنیا معرفی نماید. اما آن طرف میدان، امارت با تمام کش و قوس هایش به‌دنبال سلطه مطلقه سکانداران دینی بر مناصب سیاسی است.

در روایت امارت، بحث هویت جمعی و کثرت‌گرایی نه تنها مطرح نیست؛ بلکه جرم نیز شمرده می‌شود. این روایت پنداشت خودخواهانه از اسلام سیاسی است، که با هیچ منطق و استدلال مدرن قابلیت توجیه و سازگاری را ندارد. روایت امارت؛ روایت خشک و پُرچالشی است، که افغانستان را تا مرز نابودی و داخل شدن در جنگ‌های نیابتی به‌پیش بُرد. در این میان گروه طالبان به‌عنوان داعیه‌داران امارت به‌دنبال استفاده ابزاری از واژه‌ی خشک و بدون محتوای امارت در سطح منطقه و بین‌الملل هستند. تفاوت دیدگاه میان جمهوریت و امارت به درازنای تاریخ بشریت است که با گفتگوهای سطحی و ساده انگارانه قابل حل و گشودن نیست.

با نگاه معرفت شناسانه به دو روایت مذکور (جمهوریت و امارت) به‌خوبی می‌توان روند طولانی شدن کارشیوه‌ی مذاکرات را کشف و درک نمود. گروه طالبان با تأکید بر توافقات دوحه تلاش دارند تا سلطه‌ی شان‌را بر نظام جمهوریت به‌عنوان یک دولت اسلامی تحمیل کنند؛ زیرا که این گروه سال‌ها شعار امارت دادند و به زعم خودشان به‌عنوان یک دولت مشروع در مقابل اشغال و تجاوز خارجی می‌جنگند و وجود دولت جمهوری اسلامی افغانستان را قبول نداشته/ ندارند. از این حیث آن‌ها با مبنا قرار دادن توافقنامه‌ی دوحه که دولت افغانستان را به‌عنوان یک طرف مذاکره معرفی نموده است، در تلاش توجیه مخالفت شان با دولت و نظام جمهوریت می‌باشد. با این وجود و با نگاه به تفاوت‌های معرفتی و ایدلوژیک دو روایت مذکور، می‌توان نتیجه‌گیری نمود که دامنه‌ی مذاکرات صلح بسیار وسیع و طولانی خواهد بود.

هیئت‌های مذاکره کننده راه دشوار و پُرچالشی را در پیش دارند؛ تا زمانی که این دو روایت در بخش‌ها و لایه‌های مختلف اعم از نگاه تئوریک و هم از لحاظ جوانب عملی به توافقاتی مثبت و قابل قبول دست نیابند؛ تنش میان این دو روایت هم‌چنان بیداد خواهد نمود.

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *