«بعد از ملاقات دشوار و سخت که با ورانسوف داشتم، به توافقی در مورد نرسیدیم و صحبت ما بدون نتیجه پایان یافت. دوباره به هوتل برگشتم. چند ساعت بعد، تیلگرام عاجل از کابل دریافت نمودم. دوباره به نمایندگی سفارت شوروی در ژنیو تماس گرفتم و خواستار ملاقات با یولی ورانسوف گردیدم. برعکس گفتار کوزیروف، شام ۷ اپریل نه؛ بلکه فردا صبح، ۸ اپریل در نمایندگی دایمی اتحاد شوروی با ورانسوف ملاقات نمودم و به موصوف اطلاع دادم که آخرین متن پیشنهادی در مورد سرحدات، که کوردویز، اتحاد شوروی و پاکستانیها روی آن بحث و گفتوگو داشتند، از جانب نجیبالله و بیروی سیاسی نیز مورد قبول قرار گرفته…
هیأت پاکستانی در مذاکرات بنابر مقاومت سرسختانهی هیأت افغانی نتوانست جملهی (سرحدات موجود شناختهشدهی بینالمللی) را به حیث سرحد بین افغانستان و پاکستان که قبلن در اسناد موافقتنامههای ژنیو گنجانیده بودند، بالای هیأت جمهوری دموکراتیک افغانستان بقبولانند؛ لذا آنها مجبور گردیدند در زمینه عقبنشینی نمایند و از خود روحیهی سازش نشان بدهند. در غیر آن، ناکامی و شکست قطعی مذاکرات که طی ۷ سال با میانجیگری نمایندهی خاص سرمنشی ملل متحد آقای کوردویز بین افغانستان و پاکستان پیش برده شده بود به خاطر موضعگیری غیرسازندهی پاکستان، متوجه آنها میگردید.
به این ترتیب، درامهی تراژیک مذاکرات ژنیو با امضای موافقتنامهها به روز ۱۴ اپریل سال ۱۹۸۸، در مقر اروپایی سازمان ملل متحد در ژنیو به پایان رسید. شولتز وزیر خارجهی امریکا و زین نورانی وزیر خارجهی پاکستان، مشترکن تصمیم اتخاذ نموده بودند که از ملاقات و دستدادن با اینجانب حین امضای موافقتنامهها ابا ورزند و این موضوع را به کوردویز اطلاع داده بودند. اینجانب هم علاقمندی با ملاقات و دستدادن با این دشمنان نابودی افغانستان نداشتم؛ لذا همه بدون مواجهشدن با یکدیگر، وارد سالن شدیم. عبدالوکیل وزیر خارجهی ج.د.ا و زین نورانی وزیر خارجهی ج.ا.پ به حیث امضاکنندگان اصلی موافقتنامهها و ادوارد شواردنادزه وزیر خارجهی اتحاد شوروی و جورج شولتز وزیر خارجهی ایالات متحدهی امریکا، به حیث نمایندگان دولتهای تضمینکننده، موافقتنامهها را امضا نمودند. این مراسم ده دقیقه را دربر گرفت و سرمنشی ملل متحد خاویرپرزدکویار بیانیهی مختصری راجع به اهمیت موافقتنامهها ایراد نمود. در ختم مراسم وزیر خارجهی امریکا جورج شولتز به علامت پیروزی طرف نورانی اشاره نمود. نورانی در جواب سر تکان داد و از آن استقبال کرد. شواردنادزه که از وضعیت روانی و موضعگیریام کاملن در جریان مذاکرات آگاه بود، بعد از امضای موافقتنامهها، به طرف میز اینجانب آمد و با اظهار صمیمیت و همدردی احوالپرسی نمود و گفت: «رفیق وکیل در راه رفتن به طرف کابل، حتمن در مسکو با هم دیدار خواهیم کرد و روی تدابیر و اقدامات لازم برای آینده بحث و صحبت خواهیم نمود.»
یقین داشتم که اصل موافقتنامهها با دقت و زحمات زیاد ترتیب و اساس مستحکم برای تضمین صلح و آرامش در افغانستان بنا یافته بود. در متن موافقتنامهها نقیصهی اندکی وجود داشت؛ ولی خوانندگان محترم با من همعقیده خواهند بود که اگر امریکا و پاکستان در اجرای موافقتنامههای امضا شده، خود را مکلف و پابند میدانستند و ملل متحد هم برای عملیشدن این موافقتنامهها، صادقانه عمل و تلاش مینمود، به یقین که بعد از امضای موافقتنامهها و خروج قوای نظامی اتحاد شوروی از افغانستان صلح در کشور ما به وجود میآمد و در نتیجه، یک دولت و رهبری قابل اعتماد مردم افغانستان، مطابق به سیاستهای مطروحهی مصالحهی ملی نجیبالله و طرح کوردویز به نام «سناریو برای تسریع فرایند مصالحهی ملی» به وجود میآمد. کوردویز در کتاب «پشت پرده افغانستان» در صفحهی ۳۶۹ راجع به مراسم امضای موافقتنامههای ژنیو چنین تحریر نموده: «مراسم بسیار سرد و شبیه مراسم تشییع جنازه بود.»»
منبع: عبدالوکیل، از پادشاهی مطلقه الی سقوط جمهوری دموکراتیک افغانستان، انتشارات عازم، چاپ دوم ۱۳۹۶، صص ۶۵۲-۶۵۵