«مادهی سوم: در مملکت ما زبانهای ملی زیاد است، در اینجا (از جملهی زبانهای ملی افغانستان، زبان پشتو و دری رسمی است.
عبدالرشید خان اقچه: زما په عقیده همدغه ماده صحیح ده. مکالمه او تحریر په همدغو دوو ژبو ده.
قدیر خان ترهکی: کلمهی ملی و قومی را باید از هم فرق کرد، ملی عام است، زبان پشتو ملی است. معنی آن این است، که فلان و فلان اقوام تجاوز کرده و خارج از احاطهی اقوام است، همچنان دری.
داوی: من به نظریه آقای ترهکی مخالف هستم، در اینجا خوردی و کلانی مورد بحث نیست، دانه آدم خورد با آدم کلان مساوی نبود، پشتو از زبان پشهای حق بیشتر ندارد و نه کم است، پشتو کدام امتیاز ندارد، همه زبانها یکسان حق دارد، اما فعلن این دو زبان را به لحاظ علمی و ادبی رسمی میشناسم، باید کسی خود را …
کهزاد: در مادهی (۳۴) ما به یک زبان امتیازی قایل شدهایم، که باید نشویم. ما چطور میتوانیم بگوییم که یک زبان ملی است و دیگری نیست. همه زبانها زبان تعلیمی است، در هندوستان زبان استعمار زبان رسمی است، ما باید برادر وار زندگانی کنیم و کوچکترین تبعیض نباشد، مادهی (۳۵) باید کشیده شود.
پوهاند رحیمی: من تعجب میکنم در این ماده هیچ تذکر زبان ملی نشده و زبان رسمی گفته شده، در دنیا کدام قانون اساسی نیست که فلان زبان زبان ملی است- در مادهی (۳۵) اینقدر گفته شده که برای انکشاف زبان پشتو پروگرام وضع شود.
پوپل: مبدأ تمام زبانها یکی است، که آن پشتو است- لغوی او استفهامی بحثونه، زبانهای که در اینجا ذکر شده صحیح است.
خلیلی: مسئلهی زبان از مسئلهی ملیت جدا است، اگر ما به زبان پشتو گپ میزنیم و یا به دیگر زبانها ما همه وقت در حفظ ناموس مملکت پهلوی همدیگر ایستاده بودیم و جدایی زبان در وحدت ملی ما فرقی نکرده، بحث کلمهی ملی را باید به مادهی (۳۵) بگذاریم و فعلن در رسمیت هر دو زبان بحث کنیم.
فرهنگ: در مادهی سوم از ملی بودن زبان ذکری نیست- فقرهی سوم مادهی اول این مسئله را حل میکند و زبان تمام آنها زبان ملی است، من به نظریهی آقای ترهکی موافقت ندارم. اما ضرورت ذکر زبان ملی نیست، توضیحی در این مورد وارد شود، اگر ما بگوییم از میان زبانهای دیگر زبان پشتو و دری رسمی و ملی است.
داوی: در مجلس اعیان به لفظ کلمه ملی در مادهی (۳۵) بسیار اختلاف واقع شد، ما باید غلط فهمی را رفع کنیم تا کسی گمان نه کند، که کسانیکه غیر از این دو زبان گپ میزنند، از این ملت نیستند. در کمیتهی مشورتی ما یک تذکر دادیم، که به زبان پشتو توجه شود و حالا آنرا مادهی علیحده بنام ملی ذکر کردهاند. اگر کلمهی ملی از مادهی (۳۵) کشیده میشود، نزاع رفع میشود.
رمضان شریفی جاغوری: در قسمت زبان و بیان بهتر است، به آفرینش مراجعه شود؛ خالق، خلق الانسان علمه البیان، خلق الانسان علمه الپشتو یا علمه الفارسی نه گفته، خداوند که خلق را به زبانهای مختلف آفریده، ما چرا از یک طرف گفته میشود؛ ما تعصب نداریم و باز لفظ کل و جزء استعمال میشود، اگر ما یک ملت باشیم پس چرا یکی کُل باشد و یکی جزء؟ این جمله که جزء تابع کُل از مزخرفات قدیمی است، همه زبانهای افغانستان یکی است- فارسی پهلویای دری و پشتو. معنی رسمی بودن اگر اینچنین تعبیر شود، درست است.»
منبع: د ولسمل ژوند، سیاسی هلی ځلی او خاطری، محمد حسن ولسمل، سال چاپ ۱۳۸۹، انشارات؛ افغان ملی جریده، صص ۱۵۳۵-۱۵۳۷