«در قندوز نزدیک به هفتهزار طالب و همینطور بیشتر از هفتصد مجاهد از کشورهای دیگر که در کنار طالبان برضد امریکاییها میجنگید، موجود بود. در میان مجاهدین، آنعده مجاهدین که در آنطرف خط بیاعتبار دیورند زندگی میکردند، هم شامل بود. آنمجاهدین اکثریت شان پشتونها بودند. جوانان پشتون در حمایت از ننگِ طالبان، به افغانستان آمده بودند. نزدیک به هشتهزار نفر در شمال کشور خود را به ائتلافِ شمال تسلیم کردند. در این میان عدهای زیاد از آنها به دوستم و ملیشههای بیرحم وی از آن سبب خود را تسلیم کردند، که فکر میکردند، وی در وعده و قرار خود وفا مینماید. بخشهای دیگر از طالبان به شکل پراگنده، خود را به قومندانان دیگر ائتلافِ شمال تسلیم کردند. نزدیک به هشتهزار نفر، از آن سبب به دوستم تسلیم شدند، که زندگی شان در امان بمانند.
اینکه طالبان چرا به گروههای مربوط مسعود خود را تسلیم نکردند و دوستم را ترجیح دادند، چندین علت بود. یک علت عمدهی آن مرگ مسعود بود. مسعود تازه کشته شده بود. میان طالبان و طرفداران مسعود دشمنی سختی بود. طالبان به این باور بودند، که حامیان مسعود بنا به قتل مسعود نسبت به دوستم رویهای بدتر خواهد کرد و یا احتمال داشت همه را یگبارگی بکشند. همینگونه به طالبان اینچنین تلقین شده بود، که حامیان مسعود تصمیم گرفتهاند، که اگر طالبان به دست آنها برسند، بعضی بزرگان آنرا بالای قبر مسعود ذبح کنند.
نمیدانم که این حقیقت بود یا نه، اما من باور نمیکردم و هم بعضی بزرگان طالبان هم باور نمیکردند. اما این خبر میان طالبان به یک شکل اشاعه پیدا کرده بود. راجع به تسلیمی و صحبت از نزدیک با استاد سیاف که عضو برجستهی ائتلاف مسعود بود، هم صحبت شده بود. اما او قلبن تمایل به صحبت نشان نداده بود. علت آنهم معلوم نشد. بعضی از طالبان که در تسلیمی به دوستمِ کمونیست علاقهمند نبود، به طرفداران مسعود تسلیم شدند، که تا اندازهی زیاد سالم باقی مانده و نسبتن رویهای خوب با ایشان شده بود. علت دوم این بود، که طالبان محصور که زیر فرمان ملا فاضل محمد و ملا داد الله خادم قرار داشتند، به اعضای خانوادهی ظاهرشاه (عبدالولی) پسر شاولی خان و به اعضای گروه آنها توسط تیلفون مستقیمن صحبت کرده بود. از آنها کمک و مشوره خواسته بودند، که به چه کسی خود را تسلیم کنند و آنها چه کمک کرده میتوانند؟ از آنطرف هدایت و مشوره داده شده بود، که خود را به دوستم تسلیم کنید. بنا به قول آنها، وی به دوستم راجع به این موضوع هدایت هم داده است. اینکه چه هدایت داده بود، معلوم نبود. اما از دهان دوستم در یک مجلسِ مخفی اندک راز بیرون درز کرده بود، وی در آن وقت از این جهت این خبر را گفته بود، که در معرض اتهام به نقص حقوق بشری مواجه شده بود، که باید او محکمه میشد. دوستم به آنها از صحبت با ظاهر شاه یاد کرده و بنا به سخن او (دوستم)، ظاهر شاه به او گفته بود؛ که طالبان مکروب جامعه است و این مکروب باید ختم شود! والله اعلم (۱)»
منبع: طالبان؛ از قندهار تا مزار، ملا عبدالسلام ضعیف، مترجم؛ هفتهنامهی صدای مردم افغانستان، انتشارات اکسوس، چاپ اول؛ دسمبر ۲۰۱۷، صص ۳۲۵-۳۲۶