«تلاش‌های شاه امان‌الله خان برای بازپس‌گیری قدرت»

Spread the love

«در ۲۹ حمل، سردار محمد امین خان و خواجه هدایت‌الله خان (رییس و معاون تنظیمیه هزاره‌جات) با دوهزار مرد مسلحِ هزاره به اردوی شاه پیوست، اما محمد یعقوب خان وزیر دربار طوری نمود که رهبران هزاره نتوانستند مستقیمن شخص شاه را ملاقات نمایند، در حالی‌که آن‌ها بسیار آرزومند عرض ارادت بودند. از افسران تحصیل‌کرده در معیت شاه دونفر (غلام سرور خان و عبدالاحد خان) به شاه پیشنهاد کردند که غزنی را در محاصره گذاشته سر راست به کابل حمله کند، زیرا مردمِ وردک و میدان و هزاره همه در معیت شاه به کابل می‌ریزند، و بچه‌ی سقا محکوم قطعی به شکست می‌گردد، اما مشاورین مغرض و ملکی شاه که باطنن طالب انقراض دولت شاه بودند، نگذاشتند و شاه را در جنگ غزنی معطل نگهداشتند.

از این بعد حمله‌ی قشون شاه از سه جهت به شهرِ غزنی شروع گردید، عساکر سقوی تا دیوارهای شهر فرار نمودند، و یک قلعه‌ی مرتفع حاکم بر شهرِ غزنی از طرف قشون شاه اشغال گردید. چون نزدیک بود شاه غزنی را تسخیر نماید، لهذا تخریباتِ مخفی شدت یافت و در همان شب یک تعداد عسکر از مواضع حاکمه و مفتوحه بدون جنگ عقب نشستند و دشمن دلیرتر گردید. در اول ثور شدت باران مانع جنگِ موثر شد و در ۲ ثور یک هزار مرد مسلح هزاره به مدد شاه رسید، در ۳ ثور شاه را به واسطه‌ی تشکیل یک مجلس نظامی و طرح پلان جدید مشغول نگهداشتند و به سرعت او را در داخل قشر خودش گرفتار تاریکی ساختند. در ۴ ثور هزاره‌ها به حمله پرداخته و نقاط مهمه را از دشمن گرفتند، متعاقبن دو طیاره از کابل رسید و این‌بار اردوی شاه را بمباران نمود، تلفات اندک و عبارت از چند عسکر و چند اسپ بود، شاه دوتولی عسکر با یک توپ در «وردک» سوق نمود، تا مانع ارتباط و امداد کابل به غزنه گردد.

در همین وقت بود که پنج‌هزار نفر مرد مسلح سلیمان‌خیل که از قبل برای چنین روزی آماده ساخته شده بودند، از پکتیا به کمک سقوی‌ها رسیده و در یک حمله‌ی شدیدی که نمودند، قوه‌ی شاه را در هم شکستند و در ۵ ثور یک قلعه حاکمه به دست قوای مخالف در افتاد. در طی همین جنگ بود  که سید اشرف خان قندهاری از مبارزین دلیر سپاه شاه کشته شد. در ۶ ثور حمله‌ی مخالفین به شدت آغاز گردید و از بلندی‌ها بر سر اردوی شاه ریختن گرفتند،  گرچه سپاه قندهار مقاومت نمود، ولی شبانگاه در اثر تبلیغ شدید و وسیع در داخل اردو، قسمتی از عساکر شاه مواضع خود را ترک گفته و به استقامت هرات حرکت کردند. در ساعت ۹ قبل از نصف شب (۶ ثور) امر ناگهانی شاه،  اردو را به مراجعت جانب قندهار به حرکت انداخت. دیگر شاه اراده‌ی خو را تابع نقشه‌های مخالفینِ درباری خود قرار داده بود، معهذا اردو در داخل نظم با شاه مراجعت می‌کرد، اما برای مغشوش نگهداشتن فکر شاه اطلاعات متفرق و خطرناک منتشر شده می‌رفت. در طی این رجعت (۱۰ ثور) دو طیاره کابل که به قندهار رفته و برگشته بود، بالای اردوی شاه اوراقی پراکنده ساخت که در آن از حملات مردم تگاو و هزاره و پاکتیا علیه بچه‌ی سقا و سراسیمه‌گی حکومت سقوی سخن زده بود. اردو مجددن به مقر رفت و در ۱۱ ثور مجلس نظامی کذائی تشکیل، و قضیه عودت به غزنی یا توقف در مُقر را مطرح کرد، یعنی از رجعت به قندهار منصرف گردیده بود. درباریان نگذاشتند این مجلس به فیصله‌ی نهایی برسد، و جلسات بی‌فایده را تا ۱۹ ثور دوام دادند تا این وقت تبلیغاتِ مخالفانه کار خود را تمام کرده بود، شب لین تیلفون قندهار را قطع کردند و صبح گفتند؛ که چهار هزار نفر سلیمان‌خیل مسلح به تعقیب اردو پرداخته است. پس شاه را علی‌الرغم منافع مردم و کشور به عزیمت جانب قندهار واداشتند، این تنها نبود، در ۲۳ ثور سپاه داوطلب معیت شاه را که هشت‌هزار نفر بودند، خلع سلاح و مرخص کردند.»

منبع: میرغلام محمد غبار، افغانستان در مسیر تاریخ،ج. دوم، انتشارات میوند، صص ۸۳۳-۸۳۴

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *