«تغییرِ اوضاع؛ چگونگی مبارزاتِ پارلمانی در دوره‌ی هفتمِ شورا»

Spread the love

«این تنها نبود، گماشتگانِ حکومت در داخل شورا، نطاقانِ دست چپ را به بادِ اتهام و دشنام می‌گرفتند، تا جایی‌که الله میرخان وکیل تَنی پاکتیا را برانگیختند، که با چاقوی کشیده بالای نگارنده‌ی کتاب  و داکتر محمودی حمله کرد، و عبدالقیوم خان وکیل مُقر با چوکی بر سر نگارنده‌ی این کتاب «میر غلام محمد غبار» هجوم آورد. گلاجان خان وکیل جاجی چوکی خود را به فرق محمد انورخان وکیل بگرامی نواخت و جنگِ تن به تن در تالار مجلسِ عمومی شورا شروع شد. گماشتگانِ حکومت یکبار شام‌گاهان، راه عبور داکتر محمودی را سد کرده و با نثارِ دشنام، لت و کوب کردن او را در جاده‌ی اندرابی قصد نمودند، و بار دیگر او را به نام معاینه‌ی مریض با موتری به خارج کابل منتقل ساختند و در عرض راه بکوفتند، اما داکتر محمودی توانست، که از دریچه‌ی موتر خودش‌را پایین انداخته، فرار کند. شخصِ صدراعظم عده‌ی از وکلای دست‌نشانده و گماشتگان خود را در شورا از قبیل مفتی صالح‌الدین خان سلجوقی، سردار محمد صدیق خان وزیری، عبدالرشید خان الکوزایی و دسته‌ی مربوط آن‌ها، علیه اپوزیسیون امر و رهبری می‌نمود. اوضاع اپوزیسیون در خارج مجلس بدتر از داخل مجلس بود. جاسوس‌های دولت اتصالن علیه افراد اپوزیسیون پروپاگندهای ناروا نموده و هر یک را دشمنِ کشور، هواخواه دُوَل خارجی و خاین داخلی بقلم می‌دادند. نویسندگانِ اجیر و روزنامه‌های دولتی با انشادِ مقالات و اشعارِ هجوی ضد رهبرانِ اپوزیسیون به افترا و اتهام و دَو و دشنام می‌پرداختند. مفتی صلاح‌الدین خان سلجوقی، مولوی برهان‌الدین خان کشککی، عبدالصبور خان نسیمی، محمداکبر خان اعتمادی و امثالهم ستون‌های روزنامه‌ی انیس را وقف این خدمت نموده بودند. رییس مستقلِ مطبوعات «محمدهاشم خان میوند وال» بدون وقفه جراید حزبی را «انگار، وطن، ندای خلق» بدون محاکمه و تحقیق جریمه و مصادره می‌نمود و بلاخره همه را توقیف کرد. این فشارِ حکومت علیه اپوزیسیون آن‌قدر شدید بود، که بعضی از وکلای مبارزِ شورا، از اپوزیسیون بریدند و به صفِ بی‌طرفان پیوستند و بدین صورت خویش را از خطرات حتمی آینده نجات دادند. هم‌چنان عبدالحی خان حبیبی تا جایی تحت فشار قرار گرفت، که قبل از اختتام دوره‌ی شورا از افغانستان فرار و در پاکستان پناهنده شد. بعد از سالیان چندی او به افغانستان برگشت و جزء نویسندگان قرار گرفت.

دولت بعد از ختم دوره‌ی شورا، من «میر غلام‌ محمد غبار» و داکتر محمودی را در زندان افگند، علیه سید محمد خان دهقان، دعوای فرمایشی دایر کرده و مدت‌ها او را در محاکم بدخشان و بلخ مشغول و سرگران نگهداشت و بلاخره اراضی او را اجبارن گرفت و خودش‌را از ساحه‌ی سیاست براند. نورعلم مظلوم‌یار را از مسکن‌اش میدان در تالقان تبعید و سال‌ها در آن‌جا نگهداشت. محمد طاهر خان غزنوی را توقیف و مطرود نمود و خال محمد خان خسته را در سن پخته‌سالی تحت قرعه‌ی فرمایشی عسکری در آورد. هم‌چنین دولت سایر پیش‌روان اپوزیسیون را به انواع مختلف در کابل و محل، تحت فشار قرار داد و از کاندید شدن شان در دوره‌ی هشتمِ شورا جلوگیری کرد.  این فشارهای گوناگون نه تنها بر تمام مبارزین تطبیق شد، بل‌که بر اعضای خانواده‌های شان نیز جبر و ظلم زیاد گردید «به طور مثال بعد از حبس من، حکومت دختران و پسران مرا از فاکولته‌ها و مکاتب اخراج کرده و برادرانم را به تقاعد اجباری سوق داد.»

در عوض، دولت پیش‌روانِ ارتجاعی و گماشته‌ی دولت را هر یک فراخورِ حال و خدمت‌اش مکافات داد: عبدالهادی خان داوی و مفتی صلاح‌الدین خان سلجوقی سفرای افغانی در مصر و اندونیزیا گردیدند، سردار محمد صدیق خان وزیری و محمد کریم خان فروتن والیانِ ولایات شدند، محمد عثمان خان سرخ‌رودی حکمران گردید، عبدالرشید خان الکوزایی به ریاستِ شورای ملی دوره‌ی هشتم تحمیل شد و بقیه‌ی باند مجددن با وکالت‌های فرمایشی و تحمیلی  داخل شورا شدند. از این بعد برای سال‌های دیگر شورای‌ملی در قالب یک مجمعِ انتصابی حکومت منسوخ گردید و آش و کاسه‌ی قدیم اعاده شد.»

منبع: افغانستان در مسیرِ تاریخ (جلدِ اول و دوم)، میر غلام محمد غبار، نوبت چاپ؛ چهارم، ناشر؛ بنگاه انتشاراتِ میوند، صص ۲۶۶-۲۶۷

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *