«پس از ناکامی مذاکرات و شروع تشنج در روابط دو کشور، یکی از گامهای دولت افغانستان درحمایت از موضوع پشتونستان و جنبش استقلال طلبانهی پشتونهای آن سوی دیورند، ایجاد ادارهی قبایل به سطح ریاست و نامگذاری نهم سنبله به عنوان روز پشتونستان بود. در حالیکه پاکستان سیاست خود را در مورد آنسوی دیورند با موفقیت پیش میبرد و افغانستان را از لحاظ سیاسی و اقتصادی زیر فشار میگرفت، تشکیل اداره قبایل، نامگذاری روز پشتونستان، ایجاد مهمانخانههای مجانی، و برنامههای پرمصرف استخباراتی در رابطه به پشتونستان برای کشور فقیر و عقبمانده افغانستان یک بار سنگین و پرهزینه محسوب میشد. گذشته از آن، این اقدامات هیچگونه تأثیر و نتایج مثبتی در عرصهی استقلالخواهی پشتونهای آن سوی دیورند و در تأمین اهداف و مقاصد موردنظر افغانستان نداشت.
ریاست قبایل که با افزایش هزینه و گسترش تشکیلات سپس به وزارت امورسرحدات و قبایل تغییر نام یافت و تا اکنون نیز وجود دارد، به ادارهی پرمصرف و بینتیجه مبدل شد. کار این اداره بیشتر به سازمان امنیت و استخبارات مشابه بود که مقادیر هنگفت پول را بهگونه اوپراتفی در امور گویا داعیهی پشتونستان به مصرف میرسانید. یکی از کارمندان ریاست قبایل میگوید:” بخشی از بودجهی این ریاست کاملن سری و محرم بود که بنام بودجهی مخصوص یاد میشد و مدرک توضیح آن ثبت گردیده نمیتوانست. از همین بودجهی مخصوص تنها ریاست قبایل ولایت ننگرهار ماهانه برای سی هزار نفر قبایلی معاش مخفیانه میپرداخت.”
برای هزارن تن از افراد قبایل آنسوی دیورند از پول و بودجه مردم افغانستان زمینه و امکانات تعلیم و تحصیل فراهم میگردید. در دوران حاکمیت حزب دمکراتیک خلق هزاران تن از افراد بنام افغان جهت انجام تحصیلات عالی به شوروی و کشورهای سوسیالستی اقمار آن فرستاده شدند. غلام محمد غبار اقدامات مذکور را از همان آغاز توسط حاکمان افغانستان، تظاهر و کارهای نمایشی تلقی مینماید. وی مینویسد:” حکومت شاه محمود خان بعد از شکست در قضیهی پشتونستان، برای حفظ ظواهر دست به یک نوع نمایش و صحنهسازی بیسود و پرمصرف زد. مثلن هر ساله روزی را بنام « پشتونستان» جشن میگرفت. میدانی را در کابل بنام « پشتونستان» مسما کرد و بیرقی را به همین نام معلق در هوا افراشته نگهداشت. در حالیکه ریاستی بنام «قبایل» در کابل، و شعب آن در بعضی ولایات افغانستان، معنن به شکل « مهمانخانههای مجانی مسافرین از هر دستی» درآمده بود که بودجهی گزاف و بیفایده آن از مالیات مردم تمویل میگردید. هدف این ریاست بیمسؤلیت، بیشتر معتاد ساختن واردین پشتونستانی به استراحت رایگان و یک نوع تجارت سیاسی بود؛ ولی رهبران حقیقی “پشتونستان” درکابل تحت مراقبت و کنترل حکومت قرار داشتند. محمد خان اچکزی که جهت مبارزه بخاطر استقلال پشتونستان در افغانستان اقامت داشت، میگوید: من در افغانستان آمده بودم تا برای پشتونستان کاری انجام دهم. اما به جای آن آشپزی را یاد گرفتم.»
سید مسعود پوهنیار قونسول افغانستان در سالهای صدارت سردار محمد داوود خان درکویته تمام تلاشهای دولت افغانستان و مصارف هنگفت دولت را در مورد پشتونستان امر بیهوده و فاقد هر گونه تأثیر مثبت در موضوع پشتونستان تلقی میکند. او سیاست دولت در این مورد را تنها در جهت منافع افراد استفادهجو در درون و بیرون دولت ارزیابی مینماید. منازعه و داعیهی پشتونستان نه تنها برای بسیاری از دولتمداران و عمال دولت افغانستان بمثابهی ابزار استفاده در کسب ثروت وقدرت بکار رفته است بلکه بسیاریها در آنسوی دیورند از نام و داعیهی پشتونستان سود و ثروت زیادی بدست آوردند؛ اما همهی آن پولها مانند تیرهای هوایی یک فیصد هم به هدف پشتونستان اصابت نکرد وتمامن به هدر رفت.
عبدالحی حبیبی در مورد چگونگی مصرف پولها اظهار داشت:« خان عبدالقیوم خان نزد سردار محمد داوود صدراعظم آمده بود. صدراعظم به او دو میلیون و چهار صد هزار افغانی را اعطا کرد تا در مورد داعیهی پشتونستان و برای افراد مستحق و آزادیخواه پشتون توزیع کند. خان مذکور پس از چندی با دو میلیون افغانی به کابل برگشت واین مقدار پول باقی مانده را به داوود خان مسترد کرد و گفت من تنها برای توزیع چهار صد هزار افغانی آن افراد مستحق یافتم که برای داعیهی پشتونستان کار میکردند.»
منبع: اندیشمند محمد اکرام، ما و پاکستان، چاپ اول، نشر پیمان، ۱۳۸۶،صص ۶۳-۶۴