«مولوی قلمالدین رییس ادارهی امر به معروف و نهی از منکر طالبان است. مردم هزاران مأمور متعصب و جوان این اداره را که با کابل، چماق و کلاشینکف در سطح شهر مراقب عابرین هستند، پولیس مذهبی مینامند و چه بسا با شیطنت عنوانهای تحقیرآمیزی به آنان میدهند. در یک روز تابستانی سال ۱۹۹۷، که من با قلمالدین برای یک مصاحبهی نادر دیدار کردم، وی مقررات جدیدی وضع کرده بود که زنان را از پوشیدن کفشهای پاشنه بلند و استفاده از لوازم آرایشی منع میکرد. همچنین براساس این مقررات زنان نباید هنگام راه رفتن کفشهایشان صدا میکرد. در بخشهایی از این مقررات آمده بود: “پوشیدن لباسهای شیک و تزیینات برای زنان در شفاخانهها ممنوع است. زنان باید وقار خود را حفظ کنند، آرام راه بروند و هنگام راه رفتن صدای کفششان شنیده نشود.” اینکه چگونه مأموران متعصب متوجه تزیینات و آرایش زنان میشوند و کفشهای آنان را میبینند، در حالی که کلیهی زنان از فرق سر تا نوک پا خود را در “برقع” میپوشانند، چیزی اسرارآمیز به نظر میرسد!
فرمان جدید نه تنها محدودیتهای سابق را در مورد کار زنان رسمیت نمیبخشد، بلکه علاوه بر آن زنان را از کار در سازمانهای کمکرسانی غربی، به جز در بخش درمانی نیز ممنوع میکرد. در ادامهی فرمان آمده بود: “زنان اجازه ندارند در هیچ بخشی به جز طب و درمان کار کنند. زنانی که در بخشهای طبابت کار میکنند، نباید روی چوکی کنار راننده بنشینند. هیچ زن افغان حق ندارد با موتر مورد استفادهی خارجیها رفتوآمد کند”. تحصیل پسران نیز در کابل در حالت وقفه قرار دارد، زیرا اغلب معلمان مدارس کابل زن هستند و اجازهی کار ندارند. یک نسل از کودکان افغان در حالی به سن رشد میرسند که از هر گونه تحصیل محرومند. هزاران والدین تحصیل کرده پس از ورود طالبان فقط به این دلیل کابل را همراه با خانوادههایشان به مقصد پاکستان ترک کردند تا فرزندانشان به آموزش دسترسی داشته باشند.
قلمالدین تصدیق کرد که او هزاران جاسوس در ارتش، وزارتخانهها، شفاخانهها و آژانسهای کمکرسانی غربی دارد. او افزود: “کارمندان ما همه در امور مذهبی با تجربه هستند. ما یک سازمان مستقل داریم و از وزارت عدلیه یا محکمهی عالی برای چگونگی اعمال خود دستور نمیگیریم، بلکه از دستورات امیر ملا محمدعمر پیروی میکنیم”.
فرمانهای مولوی قلمالدین مرتب از رادیو شریعت (رادیو کابل سابق) پخش میشود و کلیهی امور را در برمیگیرد. در یکی از این فرمانها نحوهی حضور تماشاچیان در مسابقهی فوتبال، که در اوایل ممنوع شده بود، آمده است: “کلیهی تماشاچیان برای تشویق ورزشکاران باید نعرهی الله اکبر سر داده و از چک زدن خودداری کنند. در هنگام نماز بازی باید متوقف شده و بازیگران و تماشاچیان مکلفاند در نماز جماعت شرکت کنند.” بازی کاغذپران (بادبادک) که به ویژه در بهار میان کابلیان طرفداران فراوانی دارد و همچنین کلیهی ورزشهای زنان هنوز ممنوع است.
طالبان اعتراض به این فرامین را که هیچ ریشهیی در قرآن ندارد، در حکم زیر سؤال بردن اسلام تلقی میکنند، در حالی که نخستین وظیفهی پیامبر اسلام نجات زنان بود. “فردیناند برودل” نوشته است: “بی تردید بزرگترین امتحانی که اسلام پس داد، نجات زنان بود؛ که در آغاز به اعلان آن پرداخت و در مراحل بعدی، به آرامی، در تحقق آن همت گماشت.” اما طالبان حتا به خبرنگاران مسلمان اجازه نمیدهند که دربارهی این فرمانها سؤال کنند یا نحوهی تفسیر آنان را از قرآن مورد بحث قرار دهند. به کارمندان سازمانهای کمکرسانی خارجی نیز به سادگی گفته میشود: “شما مسلمان نیستید، بنابراین حق ندارید در مورد اسلام بحث کنید.»
منبع: طالبان، نویسنده: احمد رشید، مترجمان: اسدالله شفایی، صادق مدبری، چاپ: سپهر، سال چاپ: ۱۳۹۰، صص ۱۶۸ و ۱۶۹