«قمار ملا عمری»

Spread the love

«دوام حمایت از بن‌لادن ممکن است تا یک اندازه به مثابه دادوستد سرمایه باقی بماند. طالبان بن‌لادن را محافظت کردند و فضا برای فعالیت دادند. بر بنیاد سنت قبیله‌یی پشتون‌ها، این لازمه‌ی پشتون بودن است که از یک دیدارگر و یک مهمان اگر خواسته شود، محافظت کنند. به نقل از حوتیفیا پسر عبدالله عزام، بن‌لادن به زودی پس از ورود به جلال‌آباد خواستار پناه‌گاه شد و به طالبان اصرار کرد: “هیچ‌گاه مرا تسلیم نکنید.” عمر پاسخ داد: “ما تو را هیچ‌گاه تسلیم کسانی که تو را می‌خواهند نخواهیم کرد.” او به وعده‌ی خود ایستاد. زمانی‌که عمر پس از بم‌گذاری دوگانه‌ی سال ۱۹۹۸ در آفریقا تحت فشار قرار گرفت که اسامه را تسلیم کند، عمر نپذیرفت: “حتا اگر همه‌ی کشورهای جهان متحد شوند، ما از اسامه با خون خود دفاع خواهیم کرد.” در مارچ ۲۰۰۱ پس از این‌که ملل‌متحد با تصویب چندین قطع‌نامه از عمر خواست تا اسامه را برگرداند، او یک بار دیگر سرباز زد و گفت: “نیمی از کشور من در اثر دو دهه جنگ ویران شده است اگر نیم دیگر آن هم‌چنان در تلاش حفاظت از آقای بن‌لادن ویران گردد، من حاضر به این قربانی هستم.”

داوطلبان مشتاق و هم‌چنان پاکستانی‌ها در همسویی برای همرزم شدن با طالبان سر رسیدند. القاعده واحد خودش را در ارتش طالبان شکل داد؛ تیپ (کندک) ۵۵ که تا سال ۲۰۰۰ چندین هزار عرب و دیگر مسلمانان را در تشکلی داشت که با وحشی‌گری خود در میدان نبرد شناخته می‌شدند. براساس یادداشت فرانسوی‌ها، بین سال‌های ۱۹۹۴-۲۰۰۱ تنها بیش‌تر از ۱۱۰۰ فرانسوی یا مردان جوان فرانسوی نژاد شمال آفریقا که به اسلام گراییده بودند در اردوگاه‌های القاعده آموزش دیدند. اما روابط عاطفی میان عمر و اسامه به ماورای یک دادوستد داشته‌ها برمی‌گشت. عمر، در اسامه و القاعده اندیشه‌یی را یافت که افغانستان را برتری می‌داد. به خواست او بازی می‌شد و نقش او را به حیث فرمانده مؤمن تنفیذ می‌داد. آرزوی جاه‌طلبانه‌ی ملاعمر فراتر از یک پشتون جنگ‌سالار بودن برتر رفت و به همراهی و حمایت القاعده در واقع به مراتب بیش‌تر از آن‌چه تصورش را داشت انجام داد. هم‌زمان با آن، امارت اسلامی او به‌طور فزاینده‌یی افراطی شد و آن‌قدر پیش رفت که جدایی اسلام‌گرایان چچن را به یک کشور مستقل هم‌فکر جهادی‌ها به رسمیت شناخت، حرکتی که هیچ کشوری در جهان حتا فکرش را هم نکرده بود.

(پاکستان برآشفته و خجالت‌زده، سفیر چچن را تا زمانی‌که از طریق اسلام‌آباد به خاطر اشغال پستش آمده بود، بازداشت کرد). ملاعمر بخاطر وحشی‌گری امارت اسلامی خویش، خود را منزوی یافت- سنگسار کردن زانیه‌ها در محضر عام به مرگ، منع کاغذپرانی، تخریب تندیس‌های باستانی بودا و تقریبن آغاز جنگ با ایران- زیرا وی به متحدینی ضرورت داشت و بن‌لادن ثابت کرد که یک متحد بسیار خوب است. چنان‌که در توطئه‌ی قتل احمدشاه مسعود آشکار شد. در پایان دهه‌ی ۱۹۹۰ مجموعه‌یی از روابط به هم‌تنیده میان پاکستان، ملاعمر و اسامه بن‌لادن جهاد جدیدی را به‌وجود آورد، جهادی که محتوای جهانی آن الهام گرفته از اعزام، و آماده بود تا در صحنه‌ی جهانی وارد عمل شود.»

منبع: هم‌آغوشی مرگبار- نویسنده: بروس رایدل- برگردان: بهار مهر و تابش فروغ- سال چاپ ۱۳۹۱- انتشارات امیری- ص ۱۲۲-۱۲۴

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *