«پشتون های درانی و غلجایی از دید ISI»

Spread the love

«ملا محمدحسن رحمانی، والی قندهار، یک عادت نامطبوع دارد، میز مقابلش را با یگانه پای خود حرکت می‌دهد، تا زمانیکه صحبت و مذاکره با او ختم می‌گردد، میز چندین مرتبه چرخ می‌خورد. چرخاندن میز نزد ملاحسن یک ضرورت روانی است تا نشان دهد که او هنوز هم یک پای دارد و می‌تواند همیشه از آن استفاده نماید.

پای دوم ملاحسن چوبی است که به سبک پای لنگ جان‌سلور، دزد بحری قهرمان داستان تریژر آیلند، اثر رابرت ستیونسن، ساخته شده است. پای چوبی ملاحسن، عبارت از یک کنده چوبی است که رنگ و ورنش آن قبل از بین رفته و خراشیده گی های زیادی در آن دیده می شود و در قسمتی از آن سوراخی خود نمائی می‌نماید. گفته می‌شود که ملاحسن، بیش از چهل سال عمر دارد، یکی از تهداب‌گذاران حرکت طالبان و شخص دوم بعد از ملاعمر است. ملاحسن که دوست قدیمی ملاعمر می‌باشد، در کدر رهبری طالبان از جمله محدود کسانی است که علیه قوای شوروی جهاد نموده است.

ملاحسن در سال ۱۹۸۹، پای خود را از دست داد. باوجود وفور اعضای مصنوعی از منابع موسسات خیریه‌ی بین‌المللی که میلیون‌ها معیوب در افغانستان از آن استفاده می‌دارند، ملاحسن اظهار می‌کند که او پای چوبی خود را ترجیح می‌دهد. حسن ناخن یک انگشت خود را هم در تصادم با یک شربنل باخته است. کدر رهبری طالبان با طمطراق لاف می‌زنند که در بین آنها تعداد بسیار زیاد معیوبین موجود است. شنونده نمی‌داند چگونه در برابر این ادعا، واکنش نشان دهد، بخندد ویا بگرید.

ملاعمر چشم راست خود را در سال ۱۹۸۹، زمانی از دست داد که یک راکت در نزدیکی‌اش منفجر گردید. نورالدین ترابی-وزیر عدلیه، ملامحمد غوث-سابق وزیر خارجه هم یک یک چشم دارند. عبدالمجید، شاروال، یک پای دارد و دو انگشتش موجود نیست. متباقی هم، حتا قومندان‌های نظامی، معیوب اند.

معیوبیت طالبان، پیوسته جنگ بیست ساله را به یاد می‌دهد که در آن بیش از یک و نیم میلیون افغان شهید شد و مملکت به خاک توده تبدیل گردید. اتحاد شوروی سابق سالانه پنج ملیارد و در مجموع در تمام مدت اشغال، ۴۵ ملیارد دالر مصرف کرد تا مقاومت مردم افغانستان را از بین ببرد، درحالیکه امریکا، عربستان، کشورهای اسلامی و اروپائی، جمعن به ارزش ده ملیارد دالر کمک و سلاح از سال ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۲، در اختیار مجاهدین گذاشتند تا علیه اشغال و به ضد استقرار نظامی کمونیستی، مقاومت نمایند.

معیوبی رهبران طالبان، جنگ‌های خونین اطراف قندهار را هم به یاد می‌دهد که در دهه‌ی هشتاد واقع شد. پشتون‌های درانی که در جنوب و قندهار مسکن گزین اند، در مقایسه با پشتون‌های غلجایی که در شرق و اطراف کابل زیست دارند، مقدار خیلی کم از کمک‌ها و معاونت‌های سی. آی. ای(CIA) و کشورهای غربی که به قسم سلاح و مهمات را داشت، بیشتر این مقدار را در اختیار پشتون‌های غلجایی در شرق افغانستان و اطراف کابل قرار می‌داد تا به پشتون‌های درانی جنوب و قندهار؛ زیرا آی. اس. آی (ISI) به پشتون‌های درانی به نظر شک و تردید می‌نگرید. به همین خاطر نزدیک‌ترین کلینک تداوی مجروحان قندهاری دو روز به سواری شتر فاصله داشت و در کویته پاکستان واقع بود. حتا امروز هم مرکز تداوی و کمک‌های اولیه طبی، داکتر و جراح در مناطق طالبان و خطوط مقدم جبهه خیلی کم و ناکافی است ویا هیچ موجود نیست. تنها شفاخانه‌های کمیته‌ی بین‌المللی صلیب سرخ خدمات طبی را انجام می‌دهند.»

منبع: طالبان، اسلام، نفت و بازی بزرگ نو در آسیای میانه، نوشته‌ی احمد رشید، ترجمه‌ی عبدالودود ظفری، کابل: میوند، صص ۳۰ -۳۱

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *