«اعلامیه­­‌ی تکفیر امیر امان‌­الله که توسط امیر حبیب­‌الله کلکانی نشر شد»

Spread the love

«۱ـ اینکه(سلام که)از طریقه­‌ی مسنونه­‌ی­ قولی رسول­ اکرم است آنرا ترک و به اشاره‌­یی که عادت کفار است ما اهالی مسلمان را جبراً ترغیب نمود.

۲ـ اینکه دستار که طریقه‌­ی سنت آن ­حضرت است که ادای نماز با آن کامل میگردد، به ­عوض آن کلاه که به­ رسم و هیئت کفره و ادیان­ باطله است، به ما اهالی ­اسلامی حکم و تارک آنرا مجرم نشان داده است.

۳ـ اینکه آنچه البسه­‌ی اسلامیه که ملبوس سلف بود آنرا ترک، همه را به البسه­‌ی کفر مشابهت و امر داد.

۴ـ اینکه به مضمون آیات­ قرآنی که مرد ­اجنبی از زن­ اجنبیه و زن ­اجنبیه از مرد بیگانه چشم خودها را نگاه بدارند، این امر عظمی خداوندی را گذاشته برخلاف آن اعلان ترک­ ستر داد.

۵ـ اینکه اسلام خروج زن­ کبیره و بالغه را بدون اجازه زوجش و ضرورت شرعی شارع جواز نداده، این امان­ الله همگی دخترها و زن­ها را به مکتب مقرر کرده، پرده­ی ناموس ما مسلمان را درید.

۶ـ اینکه احیاء لحیه و قطع­ شارب که از سنت قولی و فعلی رسول­ الله بود، امروز امان­ الله برخلاف آن جاری نموده بود.

۷ـ اینکه بچه­‌های(؟) که شرعاً حکم دختران بالغه را دارند(؟)به مکتب­‌ها، مفاد دینی و علم شرایع و احکام قرآنی برآن­ها مرتب نبوده بلکه در اعتقادات شان خلل­‌های زیادی و اصل و خود بچه­‌ها همگی بی­باک شده اند. طلب علم که بر هر مسلم و مسلمه فر­ض ­کفایه است، مقصد از علم احکام ­قرآنی است نه این علمی که خط و حساب انگریزی و یا نام بلاد و سلاطین ماضی و السنه­‌ی کفر یاد بگیرند.

۸ـ اینکه در هیچ ملت و مذهب­ اسلامی رواج نشده و نیست که دختران بالغه­‌ی اسلامی را از دارالاسلام کشیده و بدون محارم در بلاد کفر روانه کرده تا خط و حساب انگریزی یاد بگیرند. از این کار قبیحه‌­اش ما جمیع اهالی­ اسلامی ملعون همه اهالی بلاد کفر و اسلامیه شده بودیم. در هیچ زمان هیچ پادشاه ظلم صریح نکرده و نخواهد کرد.

۹ـ اینکه عملیات ظاهر­ی امان­ الله آنچه است دلالت به خرابی اعتقاد باطله­‌ی او داشت که از امور شرعی متعرض است. آنچه کارات که از او ملاحظه میشود به مقصد چهار روز دنیای­فانی و بر خواهشات نفسانی است. به ترقی­ خواهی دین­ پاک که سرمایه­‌ی حیات ­ابدی است پرداخت نداشت.

۱۰ـ اینکه رسول‌­الله(ص)حب علم و عالمان­ را مثل حب و دوستی خود نشان داده. امان‌­الله همراه علم و عالمان عداوت ذاتی داشت. علم دین و عالمان را بد و استخاف شان­ را خوب می­دانست. این علامیه­‌ی کفر است.

۱۱ـ اینکه به­ قرار مضمون آیات­ قرآنی شخصی که بانی فتنه و فساد فی­ مابین مسلمین شود یعنی بدعیات خلاف مذهب­ حنفی را جاری گذاشته طبق پیشنهاد خود تشبیهات فعلی و قولی اهل­ نصارا را ساخته بود و می­خواست رشته­‌ی اسلامیه را از گلوی­ ما اهالی کشیده پیرو افعال کفر نماید.

۱۲ـ اینکه سنه­‌ی قمری را که ملفوظ آیات­ قرآنی است آنرا محو و شمسی را رواج داده بود.

۱۳ـ اینکه اعلان نموده بود که سنه و تاریخ­ انگریزی را بعد از این تحریر کنید. مقصدش اینکه رفته رفته کتب معتبر فقه­ شریف را محو و کتب منسوخه­‌ی کفر را روا سازد.

۱۴ـ اینکه از زمان رسول‌­اکرم(ص)الا حال اسمای ایام معین و معاملات خرید و فروش را در روز جمعه نهی بوده امان­ الله تغییر ایام را نموده روز جمعه را شنبه و پنج­شنبه را جمعه نام نهاده تحریف دین را نموده که خلاف امر شرع شریف است اختراع نموده.

۱۵ـ اموال بیت­‌المال را به مصرفی که شارع جواز داده نکرده، ملاها، موذن­‌ها و خدمتکاران مساجد که در وقت ملوک سابقه مقرر بودند و معاش از بیت­‌المال داشتند همه را امان‌­الله موقوف، آذان و اقامت و امربالمعروف و نهی­ منکر و رئیس و محتسب که تقویت دین و شعایر اسلام بر آن­ها مرتب بود همه را ترک و منع ساخته. این خلاف امر مشروعه است.

۱۶ـ اینکه عالمان و مشایخ دین که اعلای کلمات­ الله را نموده امر معروف و تذکیر دین­ پاک را می­نمودند همه را امان‌­الله منع نموده، از این معلوم و ظاهر شده که تخریب دین­ حقانی را اختیار نموده.

۱۷ـ اینکه حضرت مجددی را که مقتدای عالم­ اسلامیه بوده و می­باشد، چنانچه در اول سلطنت کمر امارت او را بسته و تلقین طریقه‌­ی از آن­ها هم نموده خود او را به دسیسه­‌ی غیرحق به خیالات فاسده­‌ی خود محبوس و حاجی ملاعبدالرحمان­ خان مرحوم که یک شخص عالم جید ­حقانی و فدایی و مجاهد دین­ پاک رسول­‌الله بود و باعث اظهارات حق و رفع منهیات خلاف شرع او را مانع بود به­ قتل رسانید.

۱۸ـ اینکه شراب­ خوری که گناه­ کبیره و به­ قرار آیات­ قرآنی که نهی مطلق است و بت ­پرستی که شرک­جلی است در بین خود و مامورین خود وغیره مسلمین امر و رواج داده بود.

۱۹- اینکه ملاعبدالله مرحوم را که از سمت جنوبی و یک شخص عالم و جید حقانی و فدایی و مجاهد دین ­پاک رسول­ الله بود باعث اظهارات حق و رفع منهیات و اقدامات بدی که امان­ الله امر داده بود و او مانع بود… مقتول و باقی نفرشان ­را خراب و فرار ساخت.»

منبع:

۱ـ نوید، داکترسنزل، افغانستان درعهد امانیه، سال ۱۳۸۸، برگردان: محمد نعیم مجددی، نشر احراری. صفحه­های ۲۱۹ـ ۲۲۰

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *