اخلاق عمومی به درجهیی زهرناک گردیده و سوء اخلاق در مردمان چنان تاثیر ناگواری بخشیده که احکام خدا، رسول، قران، پادشاه، حق وطن، شرافت ملی، عزت و شان قومی، حقوق عبادالله، وجدان و ایمان، همه را برای نفس اماره خائن مشئوم خود بر طاق نسیان میگذاریم. پادشاه برای ولایات شاهانه حاکم مقرر و انتخاب می کند. اصیل بگویی اصیل، ریش سفید بگویی ریش سفید، نماز خوان بگویی نماز خوان، متدین بگویی متدین، عالم بگویی عالم، عاقل بگویی عاقل، کیست که حقانیت و دیانتش را تسلیم نمیکند. وقتیکه مقرر می شود، به درجهیی مفلس و مفلوک میباشد که اسپهای سوارهی خود و نوکران خود را به قرض تدارک کرده، به هزار مشقت و خون جگر خود را به دایرهی حدود ولایتی که مقرر شده پرتاب میکند. به مجردیکه در آنجا می رسد، اژدها بگویی اژدها، نهنگ دریا بگویی نهنگ دریا، بلا بگویی بلا، یوها بگویی یوها میشود. اسپ بگویی کمندها کمندها، مال مواشی بگویی رمه ها رمه ها، گله ها گله ها، شتر بگویی قطارها قطارها، نقدی بگویی خزانه ها خزانه ها، جنس بگویی صندوقخانه ها صندوقخانه ها را مالک میگردد. طرفه تر اینکه چون نام آنرا بپرسید میگوید که “پیشکشی و تارتقی” میباشد که این کلمه ها را دیگر هیچ کتاب لعنتی حل کرده نمی تواند، مگر قاموس العلوم خود جناب نایب الحکومه صاحب ها. این بلای مبرم سوء اخلاق اگر تنها منحصر به بعضی می بود هر چه که بود بود، اما جای حسرت این است که یک میرزای مفلوکی که به دفتری کدام محالاتی مقرر می شود، در اندک مدتی می بینید که صاحب خانه ها، ملک ها، زمین ها و چها و چها میشود… .
“سبحان الله ما به چشم سر می بینیم که ذات قداسیت صفات پادشاه معظم ما در باب حسن اداره و تلف نشدن بیت المال به درجه ساعی و جاهد می باشند که از بسا مصارف و مخارج مبرمهی ذاتی شاهانه شان صرف نظر فرموده اند، حتا طعام حضور شاهانه نیز خیلی مختصر و به قاعده تصرف برابر دیده می شود(آن وقت عایدات مستقیم و غیرمستقیم سالانه افغانستان تقریباً در حدود ۸۰ ملیون روپیه و مصرف تنها کارخانه طعام امیر ۲ ملیون و ۴صدهزار روپیه یعنی ۳ فیصد تمام عایدات کشور بود در حالیکه مصارف البسه و معاشات و بخشش های حرم وسیع امیر و خانواده شاهی داخل این حساب نیست، زیرا آن وقت بودجه مملکتی وجود نداشت و خزاین دولت مال شخصی شاه شمرده می شد!) حالانکه سفره های نایب الحکومه صاحب ها (والی ها) از ۶۰ – ۷۰ غوری نان کمتر نمی باشد، بخشش و احسانی که ذات اعلی حضرت پادشاهی میکنند، از عین المال شخصی شان(!!) می باشد که آن هم از اسراف و ابذار سراسر خالی است.
گزیدهیی از سراج الاخبار