دیروز جمعه (۱ حوت) مولوی مجیب الرحمن انصاری، خطیب مسجد جامع گازرگاه در شمال هرات در خطبهی نماز جمعهاش از نظام کنونی در افغانستان انتقاد نموده و حمایت از آنرا گناه کبیره دانست. او تأکیبد کرد که هر کس بهحمایت از این نظام با هر وسیلهای (جنگ، پول، قلم و کار) حمایت میکند مرتکب گناه کبیره شده و در آخرت با عذاب الهی رو برو میگردد. او همچنین از نیروهای امنیتی خواست که کمی به فکر دنیای آخرت شان بوده و دست از حمایت نظام کنونی بردارند.
اما در واکنش بهگفتههای او، فاطمه مورچل، معاون سخنگوی ریاست جمهوری در تویترش نوشت که نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان “پاسبانان مقدس” این خاک بوده و مبارزه شبانه روزی آنها برای دفاع از وطن عبادت است. او تصریح کرد که هیچ کسی حق ندارد صحبتهای غیر مسولانه علیه نیروهای شجاع امنیتی انجام داده و این صحبتها در ذات خود یک گناه میباشد.
نظام کنونی افغانستان پس از سالها تجربهی تلخ و دشواری جنگ و خشونتهای ویرانگر بهوجود آمده است. این نظام محصول تلاشهای بی پایان مردم افغانستان، نیروهای امنیتی کشور، جامعه جهانی و دستاوردهای میباشد که انسانهای زیادی در این وادی بهخاطر حفظ و پاسداری از آنها جان شانرا از دست دادند. مولوی انصاری حق ندارد که بهمنظور بروز خصومتهای شخصیاش از احساسات عمومی مردم در مساجد و اماکن مقدس استفاده نموده و علیه نظام افغانستان که متعلق به همگان است، توطیه نماید. نظام سیاسی هر کشوری، ممثل اندیشهها، اعتقادات، رسومات و ارزشهای آن کشور بوده و مبتنی برخواست عمومی و علایق همگانی تعریف و امکان سنجی میشود. نظامهای سیاسی چارچوبهای جدا بافته از مردم و شهروندان نیستند که هر کسی بنابه دلایل نا معلوم و گوناگون دست بهتخریب و فروپاشی آن زده و بهنفع خود و تیماش آنرا مدریت نماید.
باید پذیرفت که نظام سیاسی افغانستان که اکنون پس از ۲۰ سال تجربهی دموکراتیک، با وجود فراز و نشیبها، فرصتها و چالشها، مشکلات و موانع و همچنین ناکامیهای فروان، اکنون بهعنوان یک تکیهگاه عمومی برای مردم افغانستان، نیروهای دفاعی- امنیتی کشور، جامعه جهانی و حکومت افغانستان تبدیل شده است. این نظام هرچه نداشته باشد؛ بهتر از دههی بربریت دینی که توسط گروه طالبان در افغانستان خلق گردیده بود، میباشد. گروههای افراطیت دینی مخصوصن سران آنها که بهدنبال استفاده از ابزارهای دینی در جنگ قدرت و سیاست بوده و از آن طریق امرار حیات و زندگی دارند، تلاش میکنند که بربریت دینی را در سطوح مختلف حاکم ساخته و از آن بهعنوان اسباب رسیدن به قدرت سیاسی استفاده نمایند.
بدون هیچ تعارفی، رهبری حکومت کنونی افغانستان با مشکلات و موانع فروانی روبرست، باید تاریخ سیاسی کشور و آینده این خاک در مورد رهبران کنونی قضاوت نمایند، اما نظام سیاسی در بردارنده افراد و شخصیتها نیست؛ بلکه بازتاب اراده و خواست عمومی شهروندان کشور بوده و هیچ شهروند مسول حق ندارد که بنابه دلایل اغراض آمیز و شخصی، کلیت ساختار سیاسی کشور را با چالش روبرسازد.
انتقاد از کارکردها در نظامهای دموکراتیک یک اصل بوده و باید از آن حمایت شود؛ اما استفاده ابزاری از احساسات عمومی بهمنظور سرکوب رقیب سیاسی و یا برتری تیمی در مبارازت سیاسی، نه معقول بلکه مخالف تمام اساسات اخلاقی و ارزشهای انسانی میباشد. نظام سیاسی کنونی افغانستان متعلق به تمام مردم کشور بوده و حمایت از آن وظیفهای همگانی میباشد.