بازی «جنگ‌وصلح» و کشور غرق در خون‌وخشونت

Spread the love

پس از آن‌که گفته شد: “کابل باید در آتش بسوزد”، هر روزی که گذشته است، کابل و شهرهای دیگر افغانستان لحظه‌های خونین و سختی را تجربه کرده‌اند. در این سال‌های سخت و طاقت‌فرسا، در این روزهای تیره‌وتار، مردم این سرزمین تنها با یک عبارت بیشتر از هر حرف و سخن دیگر درگیر بوده‌اند؛ «تعداد زخمی‌ها و کشته‌شدگان انفجار بیشتر شد.» رسانه‌های کشور نیز به تکرار تیتر زده‌اند: “در اثر انفجار مرگبار، ده‌ها تن کشته و زخمی شدند”.

شهروندان افغانستان به تکرار تا ساعت‌ها پس از انفجارهای خونین، صدای آژیر امبولانس‌ها و ناله‌ی نزدیکان کشته‌شدگان را شنیده و به جسد‌های نیمه‌سوخته‌ی قربانیان حملات تروریستی، چشم دوخته‌اند.

در سطح سیاسی، سخنان کلیشه‌ای یکسانی در پیوند به انفجارها و رخدادهای خون‌بار کابل و ولایات افغانستان در میان قشر سیاسی، به زبان آورده شده است. ظاهرن همه‌ی بازی‌گران عرصه‌ی سیاست، یاد گرفته‌اند، با زبان یکسانی حملات تروریستی را محکوم کنند و با بزدلانه‌خواندن رویدادهای دهشت‌افگنانه، بر روح کشته‌شده‌ها دعا کنند و برای بازماندگان‌شان صبر جمیل استدعا نمایند. در موضع‌گیری‌های حکومت و اپوزیسیون در برابر حملات دهشت‌افگنانه، چندان تفاوتی دیده نمی‌شود. در نُزده‌سال گذشته، هر باری که اتفاق خونینی آرامش پایتخت و شهرهای دیگر کشور را برهم زده است، هم دولت‌مردان و هم افرادی در اپوزیسیون، با استفاده از فرصت به تصفیه‌حساب‌های شخصی و سیاسی‌شان پرداخته و به دنبال آن برآمده تا از وضعیت نابسان عمومی منافع شخصی_تیمی‌شان را دنبال کنند.

به همین خاطر بوده است که پس از صدها و ای بسا هزاران رخداد تروریستی و دهشت‌افگنانه و به خاک و خون افتادن هزاران و صدها هزار انسان بی‌گناه و به غارت‌رفتن میلیون‌ها دالر از سرمایه‌ی مردم، هیچ‌گاهی قشر سیاسی و کنش‌گران قدرتِ دولتی، در نوع مواجهه‌ی‌شان نسبت به قدرت و سیاست در کشور، کم‌ترین تغییری به‌وجود نیاورده‌اند.

در سطح اجتماعی نیز وضعیت چنین بوده است. با وجود آن‌که انسان‌های این سرزمین همه‌روزه در هر ولایت و ولسوالی کشته و زخمی می‌شوند، اما کم‌تر اتفاق افتاده که یک احساس مشترک و همگانی در برابر رخدادهای تروریستی در میان مردم شکل گرفته باشد. نگرانی از همین‌جا آغاز می‌شود. این‌که قشر سیاسی، دولت‌مردان و کنش‌گران اجتماعی در پیوند به اتفاقات و رخدادهای تروریستی و نفی‌کننده‌ی زندگی، چه واکنشی دارند، باشد سر جایش، اما کرختی مردم در برابر این رخدادها و اتفاقات، ناامیدکننده و تأسف‌بار است.

در هیچ‌جایی از تاریخ، برای تغییر سرنوشت یک جامعه، معجزه‌ای رخ نداده است، بلکه مردم تصمیم گرفته‌ تا سرنوشت‌شان تغییر کنند. از این منظر، اهریمن مرگ، تا زمانی بر زندگی مردم افغانستان سایه خواهد داشت که احساس مشترک و همگانی میان این جامعه برای گفتن یک “نهِ بزرگ” به جنون انسان‌کشی و قرائت‌های افراطی از دین، شکل بگیرد. در غیر این صورت استقرار صلح دایمی و عادلانه در این سرزمین ناممکن به نظر می‌رسد.

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *