با اعلان تاریخ خروج نیروهای خارجی از افغانستان، بهنظر میرسد گروه طالبان بیش از پیش آمادگی دارند تا حکومت را بهدست گیرند. هرچند رهبری حکومت و مسوولان نهادهای امنیتی بارها ادعا کردهاند که گروه طالبان توان مبارزه با نیروهای امنیتی کشور را نداشته و از اینرو نمیتوانند بهزور قدرت را تصاحب کنند، اما علائم و قرینهها نشان میدهد که این گروه با تمام توان در این روزها در مقابل نیروهای دولتی میجنگند و تا کنون پیشرفتهای زیادی نیز داشته است. سقوط پیهم مراکز ولسوالیها از نشانههای بارز این تهاجم خونین است. جوبایدن در سفر رییسجمهور غنی و عبدالله عبدالله به واشنگتن با وضاحت کامل اعلان کرد، که دیگر باید خود افغانها تصمیم بگیرند که چگونه زندگی میکنند. سخنگویان ارگ ریاستجمهوری بر ایجاد فصل تازهی روابط واشنگتن-کابل اذعان کرده و تصریح نمودند که با سفر رییسجمهور به آمریکا این فصل رقم خورده است.
با تمام این وجود در شرایط حساس کنونی مردم افغانستان دو انتخاب بیشتر ندارند. یا به امارت اسلامی طالبان لبیک گفته و از خشونتهای آنها استقبال نماید و یا اینکه در کنار نیروهای امنیتی کشور از تمامیت ارضی و نوامیس ملی حمایت و حفاظت نماید. در هر دو صورت واقعیت این است که مردم در شرایط بدی قرار گرفته است. انتخاب نظام جمهوریت سه نفره رییسجمهور غنی و انحصار بیپیشنهی قدرت در ارگ و اطراف رییسجمهور نیز کاری دشوار و چی بسا نا ممکن است اما طرف دیگر جبهه امارت است که بهشدت خشونتگرا و ویرانگر میباشد. هرچند جمهوریت کنونی فاقد ارزشهای مدرن حکومتداری و خرد دموکراتیک است اما با تمام این وجود تنها و یگانه گزینهی قابل حمایت مردم در آینده خواهد بود.
اکنون فرصت آن فرا رسیده است که تمام جبهات نظامی و سیاسی در برابر خشونتگریها و ویرانگریهای طالبان فعال گردد. بسیج عمومی در برابر طالب که از هیچنوع جنایت دستبردار نیست، ضرورت اجتناب ناپذیر و غیر قابل تغییر است. طالبان هرچند شکل و نوعیت جنگ و خشونت را تغییر داده است و بر اساس گزارشها اکنون برای مردم افغانستان اذعان میکنند که این گروه خواستار همگان در سطوح و لایههای قدرت سیاسیاند. اما واقعیت آن است که طالب در طول بیستسال گذشته نشان داده است که بههیچ ارزشی باور ندارند آنها زیر ساختهای مهم عمومی را ویران میکنند، زمینه و فرصت حضور زنان را در مناسبات سیاسی و مراکز آموزشی محدود میسازند، خشونت وکشتار را از میادین جنگ به داخل شهرها میکشاند، مراکز و تأسیسیات دولتی را آتش میزنند و صدها جنایات ضد بشری و نقض حقوق مدنی را در افغانستان انجام داده/میدهند.
اکنون زمان و فرصت برای حفظ و بقای نظام جمهوریت و دفاع از ارزشهای قانون اساسی در افغانستان فرا رسیده است باید همگان در برابر خشونت طالب مقاومت نماید. نیروهای جهادی، شخصیتهای سیاسی، متنفذین قومی و گروهی همگان مسولیت دارند تا زمینه و فرصت این بسیج ملی را در افغانستان شکل داده و ایجاد نماید. برای مردم افغانستان که سالها طعم تلخ امارت اسلامی را چشیده و طی این بیستسال گذشته از نزدیک شاهد خشونتها و ویرانگریهای طالبان بودهاند، دیگر راهی غیر از دفاع از نظام سیاسی و قانون اساسی کشور باقی نمانده است.