حزب سیاسی بر بستر تفکر سوسیال دموکراسی

Spread the love

مهدی شیرزاد

بخش اول

شکستن فضای انجماد فرهنگی و سیاسی در عصر رنسانس، تاریخ غرب را دگرگون نمود. این تغییرات بنیادین در عرصه‌های مختلف بسترهای اساسی تاریخی را در اروپا زیر سوال برد و با ساطور پرسش‌گری همه بخش‌های زندگی انسان‌ها میده گردید. روحیه مسلط با روایت واحد که در جامعه‌ی قبل از رنسانس حاکم بود جایش را به تکثرگرایی در حوزه‌ی اندیشه بخشید. از درون عالم جدید انقلابات بیرون آمد. انقلاب فرهنگی، انقلاب اقتصادی، انقلاب فکری، انقلاب علمی، انقلاب هنری، انقلاب مذهبی – دینی، این‌ها همه محصول دوران روشن‌گریست که در تاریخ اروپا اتفاق افتاد. به لحاظ فکری انسان از محدوده‌ی تعریف شده و تحکمی بیرون آمد و فرصت این را یافت که به سرمقصدهای نوین بیندیشد. این دگرگونی آن‌قدر ژرف بود که جهان‌بینی‌های هزار ساله را به خطا بودن متهم نمود و زوایایی نوین را در زندگی فردی و ذهنی افراد خلق نمود.

به تأسی از جؤ جدید فکری و فرهنگی جنبه‌های مدیریتی و سیاسی جامعه زیر و زبر گردید و ایده‌ها و تفکرات جدید سیاسی به‌عنوان بستر نظام سیاسی آینده‌ی آدمی شکل و سیما به خود گرفت. به قول یوال نوح هراری انقلاب علمی در حوزه تفکر بشر پارادایم بزرگ را بنام اومانیسم القأ نمود. این تفکر جدید محوریت را در حیطه انسان تعریف می‌کند و از آن جریان‌های هم‌زاد اومانیستی جدا می‌شود و ساحه تفکر و جهت سیاسی عده‌ی زیاد انسان‌ها را تشکیل می‌دهد، از آن جمله لبرالیسم، سوسیالیم و فاشیسم است. لیبرالیسم به فردگرایی و سوسیالیسم به اصالت جامعه معتقد می‌گردد و تقابل دیدگاه ظاهرن به صورت غیر قابل جمع دو جبهه‌ی متمایز از هم را می‌سازد. این فرآیند بسیار کلی در تاریخ انسان هاست که از گردنه‌های مهم تاریخی عبور می‌کند و به اینجا کشیده می‌شود.

دگرگونی تاریخی اگر در حوزه خوردتر بنام افغانستان پی‌گیری تاریخی شود. لابُد شباهت‌های دارد با فرآیند بزرگ تاریخی در سطح جامعه بشری. بدین معنا که در افغانستان نیز مردم از حوزه‌های بسته­ و منجمد فرهنگی – اجتماعی آرام و آهسته عبور می‌نماید و به روزنه‌های جدید دست پیدا می‌کند. تاریخ معاصر افغانستان حامل وقایع بزرگ و کوچک تاریخیست. این تحولات پرده بر می‌دارد از واقعیت‌های که در مراحل تاریخی مردمان افغانستان آن‌را دارا بوده‌اند. نگاه به سیاست از پنجره‌ی خاندانی و قبیله­یی بوسیله ساختارهای محدود شده‌ی سلطنت و نظام شاهی مطلقه، بخشی از واقعیت‌های تاریخی این سرزمین است. شرایط‌های فرهنگی و اقتصادی و ایجاد فضای سیاسی که نظام سلطنتی مطلقه متاع خوبی برای جامعه باشد، از مقتضیات واقع بینانه قسمتی اعظم تاریخ معاصر افغانستان می‌باشد. در این حالت فضا کاملن بسته و مردم تابعین نظام خود ساخته و خود تعریف کرده است که بر آن‌ها استحکام سیاسی یافته است. تاریخ یکی از خصلت هایش این است که در گذر خویش دگرگونی‌های را خلق می‌کند و یک رنگی‌های جامعه را به چالش سوق می‌دهد. این‌کار در تاریخ معاصر افغانستان اتفاق افتاد و تحولات شگرف بوجود آمد. اوایل قرن بیستم میلادی جریان نو ظهور بنام مشروطیت‌خواهی در فضای به‌شدت بسته سلطنتی ندایش بلند می‌شود. دیوارهای ضخیم انحصاری قدرت از این طنین مخدوش می‌گردد و خواب‌های خرمگسان قدرت با کابوس همراه می‌شود. جریقه‌های بیداری در میان مردم کم نور به‌مشاهده می‌رسد و از حنجره‌های که درد را درک کرده‌اند صدای مشروطیت سلطنت به بیرون می‌پیچد.

جنبش مشروطیت اول و دوم با توجه به اختناق و سرکوب از جانب نظام حاکم صدایش به گوش آدم‌های زیاد این سرزمین رسید و کرختی‌های چند صد ساله را به جنبیدن و حرکت واداشت. دهه‌های اول و دوم قرن بیست با این زمزمه‌ها می‌گذشت و دهه سوم قرن مذکور فرا رسید. امان‌الله خان که تاج و تخت پادشاهی را مدیون این‌گونه حرکت‌ها می‌دانست، فضا را اندک باز گذاشت و جریان‌های نوگرأ فرصت ریشه دواندن را در درون جامعه پیدا نمود. بعد از دوران امان‌الله خان چماق اختناق با قدرت قوی‌تر از پیش بر کله‌های نو اندیشان در جامعه فرود میآمد و آوازهای زیادی بودند که در گلو خفه می‌شد. این حالت تداوم پیدا نمود تا دوران صدارت شاه‌محمود خان کاکای ظاهرشاه. در این دوران بعضی بسترهای سیاسی مساعد گردید و روحیه نسبتن آرام صدراعظم محمودخان کمک به این روند نمود. نخستین حزب سیاسی که در زمان صدارت شاه محمود خان ابراز وجود نمود ویش ذلمیان است. ویش ذلمیان اولین جمعیت است که در قالب حزب سیاسی در تاریخ معاصر افغانستان شروع به فعالیت می‌کند. بعد از یک دوره رکود سیاسی فصل نسبتن جدید به‌میان می‌آید که آن دوران ده ساله یا دهه‌ی دموکراسی است که زمینه‌ساز اصلی ظهور و رشد احزاب سیاسی در افغانستان می‌باشد. دهه‌ی اخیر سلطنت ظاهرشاه که معروف به دهه‌ی دموکراسی است، فضای سیاسی اندک دچار تغییرات می‌شود. این دگرگونی سیاسی سبب می‌گردد عده‌ی از احزاب سیاسی افغانستان در این دوره ظهور و بروز نماید. از آن‌جمله حزب وطن، اتحادیه پشتونستان، حزب افغان ملت (سوسیال دموکرات‌های افغانستان) و حزب خلق (چپی‌ها) و هم‌چنان جنبش یا حزبی با گرایش اسلام سیاسی اخوانی بودند.

حزب ویش ذلمیان و حزب خلق به رهبری داکتر عبدالرحمن محمودی پیش از دهه‌ی دموکراسی در افغانستان به میان آمده بود. سایر احزاب که در دوران حکومت چپی‌ها بعد از کودتای هفتم ثور اکثرن در بیرون از مرزهای کشور بنیاد گذاری گردیده است، بیشتر احزاب اسلامیست که در واکنش تسلط جهان‌بینی و روی‌کرد سوسیالیستی یا چپی در افغانستان تشکیل گردید. احزاب سیاسی دیگر که بعد از شکست گروه طالبان و به‌میان آمدن فصل جدید تاریخ افغانستان در این دو دهه‌ی اول قرن بیست و یکم میلادی در جامعه قد برافراشته‌اند همه به‌نحوی از دیدگاه‌های سیاسی مشخص برخوردار است. بنیاد فکری هر کدام احزاب بر اندیشه‌های استوار است که بنیان‌گذاران آن حزب معتقد به آن بوده است. طور مثال احزاب خلق و پرچم از تفکر سیاسی پیروی می‌کرد که ریشه در نظام فکر سیوسیالیسم داشت. اما این‌که چقدر با واقعیت‌های جامعه نزدیک بود یا نبود و یا تا چه حد بنیادهای فکری سوسیالیسم را باور داشت و آن‌را زیر بنای تفکر حزبی خویش قرار می‌داد؛ بحثی است جداگانه که خیلی مجال برای طرح آن نیست. یا احزاب که براساس تفکر اسلامی شکل پیدا نموده است؛ چگونه و با چه مبنای بستر فکر سیاسی شان‌را احکام و داده‌های اسلامی پر کرده است، هم‌چنان بحث جداگانه می‌طلبد.

آن‌چه که مسلم است این‌که احزاب سیاسی بدون تفکر سیاسی و آرمان سیاسی نمی‌تواند ماندگاری و سازمان یافتگی شان‌را استحکام بخشد. هر حزب سیاسی را لاجرم است که تفکر سیاسی مشخص را به‌عنوان بستر تیوریک خویش قرار دهد و بر بنیاد آن چشم انداز سیاسی و آرمان سیاسی خویش را مطابق با واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی جامعه عیار سازد. حزبی سیاسی اگر تهی از تفکر سیاسی به‌عنوان بستر تیوریک باشد به جنبش‌های اجتماعی شباهت دارد که بر اساس یک موضوع و یا مسأله­ی تشکیل می‌گردد و با فروکش نمودن آن موضوع سازمان و ساختار شان دچار تزلزل گردیده و از میان خواهد رفت. در حالی‌که حزب در ابتدأ از تفکر سیاسی معین پیروی می‌نماید و در قدم دوم اهداف مشخص، اصول مشخص، و منافع سیاسی دراز مدت جمعی را به‌شکل سازمان یافته دنبال می‌کند. این موضوع در تعاریف متعدد که از حزب سیاسی می‌شود انعکاس پیدا می‌نماید.

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *