پس از همگانی شدن طرح صلح کمیته تهیه و توحید طرح صلح در شورای عالی مصالحه ملی، واکنشها نسبت به این طرح نیز بالا گرفته است. سرور دانش، معاون دوم رییسجمهور در واکنشی در روزنامه “افغانستان ما”، این طرح را بیحرمتی بهطرح رییسجمهور و فاقد اعتبار لازم حقوقی دانسته است. او از کمیته توحید شورای عالی مصالحه ملی خواسته است تا طرح رییسجمهور را بهخوبی مطالعه نموده و آنرا در طرح مذکور بگنجاند.
یونس قانونی رییس کمیته تهیه و توحید طرح صلح در شورای عالی مصالحه ملی در واکنش به اظهارات سرور دانش، امروز در نشستی به مناسبت گفتمان صلح در کابل تأکید نموده است که آقای دانش بایستی طرح «کمیته تهیه و توحید طرح صلح» را بهخوبی مطالعه نموده و آنرا نقد میکرد. بهباور قانونی، طرح رییسجمهور که در آن نظام ریاستی تأکید شده است، بهعنوان طرح اولی در نشست ترکیه پیشکش خواهد شد و در صورت عدم پذیریش این طرح از سوی طالبان، طرح کمیته تهیه و توحید طرح صلح شوای عالی مصالحه ملی که خواستار تمرکز زدایی از قدرت است و نظام پارلمانی را برای آینده افغانستان پیشنهاد نموده است، مطرح میگردد.
در این کشوقوسهای سیاسی متاسفانه آنچه واقعیتهای موجود و مبتنی بر بستر تاریخی و فرهنگی افغانستان میباشد، از نظرها درو افکنده شده است. در طرحهای پیشنهادی صلح آنچه مبهم و نا آشکار است، جایگاه مردم افغانستان در تصمیمگیریهای کلان سیاسی و ملی بوده که بدون شک تضمین کننده ثبات سیاسی آینده خواهد بود.
مردم افغانستان در شرایط تاریخی حساسی قرار گرفته است، ایالات متحده آمریکا بر اساس اعلام دیروز اداره بایدن، در ۱۱ سپتامبر سال جاری از افغانستان خارج خواهد شد، گروه طالبان با قدرت و موج بیشتری در پشت دروازههای کابل رسیدهاند تا قدرت سیاسی را در صورت لزوم با زور اسلحه و فشار جنگهای ویرانگر بهدست گیرند. در چنین شرایط حساس و سرنوشتساز، نشست استانبول که در آن نقشه راه سیاسی افغانستان در آینده ترسیم خواهد شد، نیز بهزودی برگزار میگردد.
آنچه در شرایط اکنون فرصت بینظیر و بنیادی برای حل بحران و خروج از وضعیت کنونی است، تغییر نظام در سطح کلی و کلان افغانستان است. نظام ریاستی کنونی بر اساس مطالعات حقوقی و دانش تجربی سیاسی، از ظرفیت و توانمندی برای فراهمسازی زمینهی مناسب برای تمام اقوام افغانستان در بدنه قدرت سیاسی و تصمیمگیریهای کلان ملی برخوردار نبوده و به باور برخی از کارشناسان، دلیل اصلی جنگ کنونی میباشد.
این نظام با تمام دستاوردها و ارزشهای موجود، نمیتواند خواستها و صداهای اقشار مختلف افغانستان را تبیین و تبلور سازد. از اینرو خواست اصلی مردم افغانستان در طرحهای پیشنهادی کنونی و نشست آیندهی استانبول، تمرکز زدایی از قدرت سیاسی است. تمرکز قدرت در یک نقطه، باعث اختلافات میان گروهها و اقوام مختلف میگردد، از این منظر، اگر قدرت سیاسی میان طیفهای مختلف اجتماعی تقسیم گردید و زمینه مشارکت عادلانه همگان در سیاست و تصمیمگیری فراهم شود، ثبات سیاسی و آینده معنادار افغانستان تضمین خواهد شد.
مردم و شهروندان کشور در این شرایط خواستار تغییر نظام از ریاستی به نظامهای غیر متمرکز دیگری هستند که درآن نقش و جایگاه همگان تعریف و توضیح داده شود. با توجه به این موارد، باید اذعان کرد که ارگ ریاست جمهوری افغانستان و شورای عالی مصالحه ملی که در رأس گفتوگوهای صلح قرار دارند باید بهخواست مردم که همانا تأمین صلح عادلانه با تغییر نظام سیاسی افغانستان میباشد، تمکین نموده و از خواست عمومی در نشست استانبول حمایت نمایند.