منطق کشتار شیعیان چیست؟

Spread the love

محمدنسیم نظری

امراالله صالح معاون اول ریاست جمهوری امروز اعلام کرد که «طالبان داعشی» در یک پیام کتبی هشدار داده‌اند، که اگر زندانیان آن‌ها اعدام شوند، کابل را مسلخ‌گاه شیعیان خواهد ساخت. نحوه اطلاع رسانی معاون اول ریاست جمهوری پس از نشر آن میان کاربران شبکه‌های اجتماعی و فعالین سیاسی خبرساز شد.

محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان در پیام فسبوکی‌اش نوشت که: روایت شیعه کشی طالبان در کابل از زبان یک مسول بلند پایه دولتی فضای نا امنی روانی را علیه جامعه شیعه تشدید می‌کند، نباید عوض اصلاح ابرو، چشم را کور بسازیم.

شاه حسین مرتضوی مشاور فرهنگی رییس‌جمهور نیز در صفحه‌ی فیسبوک خود در واکنش به اطلاع‌رسانی آقای صالح نوشت که مسولان باید در اطلاع رسانی به‌شکل مسلکی برخورد نمایند و نباید شیوه‌ی اطلاع رسانی ما به دشمن در جنگ روانی کمک کند.

این واکش‌ها در حالی مطرح می‌گردد که معاون اول ریاست جمهوری تأکید دارد که ریاست امنیت ملی کابل تعهد دارد تا تمام «طالبان داعشی» را که به گفته او محل بودباش و اقامت آن‌ها را تشخیص داده و حلقات مرتبط با آن‌ها را نیز شناسایی نموده‌اند، دستگیر و به پنجه قانون بسپارد.

هم‌چنین ساعاتی بعد از نشر متن اعلامیه، آقای صالح در صفه فسبوکش در واکنش به انتقاد شماری از کاربران شبکه‌های اجتماعی تأکید کرد که دشمن آنچه هست، باید به شکل عریان برای مردم افغانستان معرفی شود و این خواست جمعی مردم افغانستان است که دشمن شان‌را بشناسند و از هویت آن‌ها آگاه شوند.

با این وجود، این اولین تهدید گروه‌های تروریستی مخصوصن جنگ‌جویان به‌شدت ایدولوژیک داعش در مورد کشتار شعیان در افغانستان نیست؛ داعش پس از شکل گیری به‌عنوان یک نیروی افراطی و با عقبه‌ی تئوریک «ستیز با شیعیان» ده‌ها حملات مختلف را در شهرهای بزرگ کشور از جمله کابل علیه پیروان مذهب تشیع راه اندازی و اجرا نموده‌اند. حملات سهمگینی که تلفات بزرگ انسانی در پی داشته است. از حمله بزرگ و سازمان یافته علیه بزرگ‌ترین و بی پیشینه‌ترین جریان عدالت خواهی(جنبش روشنایی) گرفته تا حمله در مراکز عبادی و دینی و مراکز آموزشی که در آن ده‌ها و صدها انسان بی گناه قربانی گردیده است، همه نمونه‌ی مخالفت واضح این گروه با پیروان مذهب تشیع در افغانستان می‌باشد. آخرین نمونه از حمله‌های این گروه در مرکز آموزشی کوثر دانش است که در آن ده‌ها تن به‌شمول دانش آموزان و افراد عادی کشته و زخمی شدند. هرچند برخی منتقدین حکومت معتقداند که برخی از حملات انجام شده در طول سال‌های گذشته به‌نام داعش و به هدف سرکوب قشر خاص انجام یافته است؛ با این تفاوت که عقبه‌ی جهت دهنده آن شبکه‌های تروریستی و داعشی نه؛ بلکه برخی حلقات نهفته در قدرت به‌منظور تضعیف قشر خاص و حذف سیستماتیک بخشی مشخصی از جامعه می‌باشد.

در هر صورت، این‌که داعش به‌عنوان یک گروه افراطی که بنیاد آن بر مبنای مخالفت با «اسلام شیعی» بنا یافته است؛ یک واقعیت انکار ناپذیر و غیر قابل تغییر می‌باشد؛ اما سوال اساسی این است که آیا منطق کشتار انسان شیعه در افغانستان توسط داعش یک هدف است یا وسیله‌ای برای هدف‌های دیگر؟

داعش به‌شکل معمول در افغانستان برای رسیدن به‌قدرت سیاسی اکنون در حال تلاش نیست؛ زیرا گروه‌های بدیل و جای‌گزین برای رسیدن به‌قدرت سیاسی در کشور مانند: طالبان و القاعده و شبکه حقانی و ده‌ها مورد از این دست که در پستو خانه‌های دینی در پاکستان پرورش می‌یابند و وارد کشور می‌شوند، برای این گروه مجال برای رسیدن به‌قدرت سیاسی حد در اقل در زمان حال و آینده نزدیک امکان پذیر نمی‌باشد.

اما داعش به‌دنبال موج آفرینی در افغانستان و تحریک عقاید و بنیادهای دینی برای جلب حمایت و تقویت افراطیت است. تعریف داعش از اسلام همان روایت خشن و خود خواهانه‌ای است که دیگران یا کسانی چون شعیان که باورهای مذهبی شان با این گروه مطابقت ندارد، به‌عنوان غیر و در نهایت واجب القتل معرفی می‌شوند. در تعریف داعش از خود و دیگری تفاوت‌های عمیقی ایدولوژیک با مبانی نظری فوق‌العاده افراطی وجود دارد.

داعش از خود همان کسانی را در نظر دارند که به‌شکل افراطی به‌مسایل و مباحث دینی علاقه‌منداند و خواهان سرکوب دیگران. اما از روایت دیگری، به‌عنوان پیکر جدا از پیکر خودی، تصور کاملن افراطی و وارونه دارند. این گروه در تعریف دیگری، آن‌ها را واجب‌القتل دانسته و بدون هیچ‌گونه استدلالی منطقی و علمی آن‌ها را به‌دستور خلیفه سلاخی می‌کنند. از این‌منظر، داعش سیاست «شیعه‌ کُشی » را به‌عنوان وسیله‌‌ای برای رسیدن به اهدافش تعریف و ترسیم نموده و از آن در بازی‌های استخباراتی منطقه یا به‌عنوان کارت مهم و سرنوشت‌ساز استفاده می‌کند.

اما واقعیت دیگری در پشت عقبه‌های نظری و تئوریک داعشی در افغانستان این است، که این گروه با شیعه ستیزی به‌دنبال شروع یک جنگ روانی کاملن خطرناک به هدف نابودی اتحاد ملی و در نهایت تضعیف ساختارهای ملی است. این منطق در دراز مدت می‌تواند خطرات سهمگین برای مردم افغانستان و در کل پروسه ملت‌سازی در کشور به همراه داشته باشد. از میان این برداشت‌ها؛ اما سوالی که تا کنون  بی‌جواب باقی مانده است این است که شیعان افغانستان چی نقش و سهمی در قدرت و چرخش سیاست کلان افغانستان دارند، که داعش به لحاظ سیاسی آن‌ها را هدف قرار می‌دهند؟

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *