«درامهی تراژیک مذاکرات ژنیو با امضای موافقتنامهها بهروز ۱۴ اپریل سال ۱۹۸۸، در مقر اروپایی سازمان ملل متحد در ژنیو بهپایان رسید. شولتز، وزیر خارجهی امریکا و زین نورانی، وزیر خارجهی پاکستان مشترکن تصمیم اتخاذ نموده بودند، که از ملاقات و دستدادن با اینجانب حین امضای موافقتنامهها ابا ورزند و این موضوع را به کوردویز اطلاع داده بودند. اینجانب هم علاقهمندی با ملاقات و دستدادن با این دشمنان نابودی افغانستان نداشتم؛ لذا همه بدون مواجهشدن با یکدیگر، وارد سالن شدیم. عبدالوکیل، وزیر خارجهی ج.د.ا و زین نورانی، وزیر خارجهی ج.ا.پ بهحیث امضاکنندگان اصلی موافقتنامهها و ادوارد شواردنادزه، وزیر خارجهی اتحاد شوروی و جورج شولتز، وزیر خارجهی ایالات متحدهی امریکا بهحیث نمایندگان دولتهای تضمینکننده، موافقتنامهها را امضا نمودند. این مراسم ده دقیقه را در بر گرفت و سرمنشی ملل متحد، خاویر پرز دکوئیار بیانیهی مختصری راجع بهاهمیت موافقتنامهها ایراد نمود. در ختم مراسم وزیر خارجهی امریکا جورج شولتز بهعلامت پیروزی طرف نورانی اشاره نمود. نورانی در جواب سر تکان داد و از آن استقبال کرد. شواردنادزه که از وضعیت روانی و موضعگیریام کاملن در جریان مذاکرات آگاه بود، بعد از امضای موافقتنامهها، بهطرف میز اینجانب آمد و با اظهار صمیمیت و همدردی احوالپرسی نمود و گفت: «رفیق وکیل در راه رفتن بهطرف کابل، حتمن در مسکو با هم دیدار خواهیم کرد و روی تدابیر و اقدامات لازم برای آینده بحث و صحبت خواهیم نمود.»
یقین داشتم، که اصلن موافقتنامهها با دقت و زحمات زیاد ترتیب و اساس مستحکم برای تضمین صلح و آرامش در افغانستان بنا یافته بود. در متن موافقتنامهها نقیصهی اندکی وجود داشت؛ ولی خوانندگان محترم با من همعقیده خواهند بود، که اگر امریکا و پاکستان در اجرای موافقتنامههای امضاشده، خود را مکلف و پابند میدانستند و ملل متحد هم برای عملیشدن این موافقتنامهها، صادقانه عمل و تلاش مینمود، بهیقین که بعد از امضای موافقتنامهها و خروج قوای نظامی اتحاد شوروی از افغانستان صلح در کشور ما بهوجود میآمد و در نتیجه، یک دولت و رهبری قابل اعتماد مردم افغانستان، مطابق بهسیاستهای مطروحهی مصالحهی ملی نجیبالله و طرح کوردویز بهنام «سناریو برای تسریع فرایند مصالحهی ملی» بهوجود میآمد. کوردویز در کتاب «پشت پردهی افغانستان» در صفحهی ۳۶۹ راجع بهمراسم امضای موافقتنامههای ژنیو چنین تحریر نموده: «مراسم بسیار سرد و شبیه مراسم تشییع جنازه بود.»
حادثهی میدانهوایی ژنیو
درست بعد از ختم امضای موافقتنامههای ژنیو در حضور نمایندگان رسانهها و مدعوین حاضر در تالار، سند مذکور را برای محمد نعیم رزمیار، مدیر عمومی شعبهی اول سیاسی وزارت خارجه سپردم. دو یاور امنیتی (عمراخان و محمدموسی) اینجانب را در سفر همراهی مینمودند. آنها در خارج تالاریکه موافقتنامههای ژنیو امضا میشد، حاضر بودند. بعد از بیرونشدن ما از تالار، دوسیهی سند موافقتنامه را از نزد محمد نعیم گرفتند و آنرا در بکس امنیتی خود، گذاشتند. روز بعد که وارد میدانهوایی ژنیو بهمقصد پرواز جانب مسکو شدیم، قبل از ورود بهطیاره، محمدنعیم رزمیار که برای چند لحظهای بکس خود را در کنارش بهغرفهی شرکت هوایی مربوط، برای بررسی تکت پرواز خویش بهزمین گذاشته بود، بهطور حرفوی و برقآسا، بهسرقت رسید؛ چون رباینده در روز امضای موافقتنامه دیده بود، که دوسیهی موافقتنامه را برای محمد نعیم سپردم؛ لذا متیقن بود، که سند موافقتنامهی ژنیو در بکس محمدنعیم قرار دارد. در آن موقع متوجه نشدیم، که هدف رباینده بهدستآوردن سند موافقتنامهی ژنیو بود. محمداکبر خرد، نمایندهی فوقالعادهی ج.د.ا در نمایندگی اروپایی سازمان ملل متحد در ژنیو، حادثه را فورن بهمقامات امنیتی میدانهوایی اطلاع داد. ما بهمسکو رسیده بودیم، که مقامات امنیتی سویس بهموصوف اطلاع داده بودند، که بکس شکستهشده را در یک غرفهی تیلیفون، بین راه لوزان و ژنیو پیدا کردهاند؛ چون بهاجناس داخل بکس دستبرد زده نشده بود؛ بناً یقین حاصل شد، که هدف دستبرد، بهدستآوردن سند موافقتنامهی ژنیو بود، نه دستبرد بکس و محتویات آن. ربایندگان با این عمل خود میخواستند، هیأت با دست خالی بهکابل بر گردد؛ تا بعدن بهزعم خودشان تبلیغات مضحک مطبوعاتی را علیه هیأت مذاکرهکننده در مذاکرات ژنیو بهراه بیاندازند و بگویند که هیأت افغانی موافقتنامههایی را که طی هفتسال مذاکرات و مجادلات برای امضای آن از خود سرسختی نشان دادند، بالاخره نتوانست، آنرا نگهداری کند و با خود بهکابل انتقال دهد.»
منبع: از پادشاهی مطلقه الی سقوط جمهوری دموکراتیک افغانستان، عبدالوکیل، انتشارات عازم، چاپ دوم، صص۶۵۳-۶۵۷