«ارائهی مشوره و کمکنمودن مشاوران شوروی برای منسوبان قوای مسلح، مخصوصن بعد از شش جدی ۱۳۵۸ بسیار با اهمیت و قابل توجه بود. این مشورهها و کمکها از نظر مسکلی در اجرای وظایف و عملیات نظامی منسوبان قوای مسلح نقش مهم ایفا مینمود. تعداد مجموعی آنها در قوای مسلح، به بیشتر از دوهزار تن میرسید. مشاوران اتحاد شوروی در وزارتهای دفاع، داخله و وزارت امنیت دولتی در دو بخش همکاری مینمودند. یکی در بخش سیاسی قوای مسلح و دیگری در بخش امور نظامی. آنها در قرارگاههای وزارتها و دیگر جزوتام و قطعات عمدهی مرکز و ولایات کشور موجود بودند. در هر یک از وزارتخانهها، یک سرمشاور امور نظامی و یک سرمشاور امور سیاسی موجود بود.
سرمشاور امور نظامی و امور سیاسی قوای مسلح عملن در تماس نزدیک با وزرای مربوطه و روسای سیاسی قوای مسلح افغانستان قرار داشتند و آنها را در امور دفاعی، پلانگذاریهای عملیاتی و امنیتی و فعالیتهای حزبی در داخل قوای مسلح مشوره میدادند و کمک مینمودند.
ریاستهای امور سیاسی، ساختارهای حزبی را در قوای مسلح ایجاد نموده بودند. چنانچه بیشتر از شصت فیصد مجموع اعضای ح.د.خ.ا در قوای مسلح مشغول اجرای وظایف وطنپرستانه بودند. سرمشاور و تیم مشاوران نظامی، در این وزارتخانهها، نیازمندیهای قطعات و جزوتامهای قوای مسلح را در مشوره با وزارتهای مربوطه، مورد ارزیابی قرار میدادند و برای رفع آنها اقدام و کمکهای لازم را از وزارتهای دفاع، داخله و ریاست ک.گ.ب اتحاد شوروی مطالبه مینمودند.
یک مطلب را نباید فراموش کرد، که دولت اتحاد شوروی، از ابتدا؛ یعنی از سال ۱۹۵۵ تا اخیر سال ۱۹۹۱، به دو شکل تجهیزات و سلاحهای مختلفالنوع را به اردوی افغانستان تهیه مینمود. یک قسمت این سلاحها و تجهیزات را به شکل کمکهای بلاعوض و قسمت عمده و اساسی آنرا در بدل عقد قراردادهای دولتی، که بین دولت افغانستان و اتحاد شوروی به امضاء میرسیدند، در اختیار افغانستان قرار میدادند. این قرضهها و کریدتهای طویلالمدت را با شرایط بسیار مساعد به دسترس دولت افغانستان قرار میداد.
در اخیر سال ۱۹۹۱، مجموع خریداریها و قرضههای اعطاشده به افغانستان بالغ به ۱۱ میلیارد دالر میگردید. وظایف و مسوولیتهای مشاوران قوای مسلح بینهایت بغرنج و با اهمیت بود. آنها در ترتیب و تنظیم پلانهای عملیاتی، دفاعی، اوپراتیفی و کشفی، نظامیان و افسران قوای مسلح ج.د.ا را یاری میرساندند. مشاوران اتحاد شوروی در قوای مسلح مخصوصن در وزارت دفاع بنابر ناگزیریهای مشخص، از جمله نقش جناح خلق در قطعات و جزوتامهای اردو، دچار صفبندیهای گروهی میان طرفداران دو جناح حزبی شده بودند. عدهای از آنها در حمایت اعضای جناج خلق قرار گرفتند، که این امر باعث بعضن کشیدگی و ناراحتی میان آنها و رهبری حزبی و دولتی میگردید. از جمله مارشال سکلوف که مسوولیت نظارت کامل قوای شوروی در افغانستان را بهعهده داشت، سرسخت در دفاع از جناح خلقیها قرار داشت. موصوف نه براساس ملحوظات شخصی؛ بلکه بهخاطر حفظ و تقویت روحیه و مورال اردو، چنین موضعگیری را داشت. وی فکر میکرد، که در صورت عدم اعتماد و یا راندن جناح خلق از اردو، قوای مسلح با مشکلات مواجه میشود و در آن صورت بار این مشکلات را باید نظامیان اتحاد شوروی بهعهده گیرند. چنانچه پس از چندی محمد رفیع، وزیر دفاع در اثر پافشاری مارشال سکلوف، غرض تحصیل به اکادمی نظامی اتحاد شوروی فرستاده شد و عوضاش نخست جنرال عبدالقادر که روابط خیلی صمیمانه با مارشال سکلوف و اخرامایف داشت، تعیین شد و بعدن زمینه را برای انجنیر نظرمحمد از جناح خلق مساعد ساخت، که بهحیث وزیر دفاع تعیین گردد. سرانجام در زمان زمامداری نجیبالله، شهنواز تنی وزیر دفاع گردید.»
منبع: از پادشاهی مطلقه الی سقوط جمهوری دموکراتیک افغانستان، عبدالوکیل، جلد اول، انتشارات عازم، چاپ دوم، صص ۴۸۰-۴۸۱