دانش‌آموخته‌ها و معضل بی‌کاری

Spread the love

ذکی

دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی عهده­دار رسالت‌هایی چون تولید دانش، گسترش فناوری، نوآوری، خلاقیت و تربیت نیروی متخصص مورد نیاز بازار و جامعه هستند. تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد مورد نیاز جامعه در سطوح و رشته‌های مختلف از جمله­ی مهم­ترین کارکرد دانشگاه به شمار می‌رود، اما جذب دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور در بازار کار منوط به داشتن توانایی‌ها و ویژگی‌هایی است که بخشی از آن‌هــا می‌بایست در طول دوران تحصیل در دانشگاه ایجاد گردد، اما عدم تناسب بین فرایندها و مواد آموزشی رشته‌های تحصیلی موجود در دانشگاه‌ها با مهارت‌ها و توانایی‌های مورد نیاز بازار کار، یکی از مهم‌ترین عامل موفق‌نبـــودن فارغ‌التحصیلان در کاریابی و اشتغال است. علاوه بر موارد ذکر شده، برخی از عوامل درونی و بــرونی دیگر نیز بر اشتغــــال فارغ‌التحصیلان تاثیر بسزایی دارند.

عوامل درونی؛ فرایندها و راهبردهایی هستند که در نظام آموزش عالی به کــــار گرفته می‌شوند و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با متغییر اشتغال و کاریابی فارغ‌التحصیلان ارتباط دارند. از جمله، عدم تناسب بین ظرفیت فعلی پذیرش دانش‌جو در دانشگاه و نیازهای آتی بازار کار، عدم تناسب بین محتوای آموزش با مهارت‌های شغلی، نبود توفیق دانشگاه‌ها در ایجاد و تقویت روحیه­ی علمی و انگیزه‌ی خدمت‌رسانی به جامعه در دانشجویان، مشخص‌نبودن حداقل قابلیت‌های علمی و عملی برای فارغ‌التحصیل‌شدن، فقدان زمینه‌ی مناسب برای آموزش‌های علمی و کاربردی، ناکارآمدی اعضای هیات علمی در تربیت نیروی کار متخصص مورد نیاز جامعه و مطرح‌نبودن مسایل علمی و پژوهشی به عنوان اولویت اول در دانشگاه‌های کشور را می‌توان جزئی از عوامل درونی قلمداد نمود که بخش بزرگ آن بر می‌گردد به رسالت دانشگاه در قبال ذی‌نفعان­اش.

عوامل بیرونی؛ مجموعه­ی عاملی برونی­ای که بر اشتغال دانش‌آموختگان به طور مستقیم و غیرمستقیم تاثیر گذاشته و مانع از جذب آن‌ها در بازار کار می‌گردند، عبارتند از:  رواج‌نیافتن و مشخص‌نبودن فرهنگ کاریابی، عدم توسعه‌ی بنگاه‌های کاریابی خصوصی، فقدان توسعه‌ی کانون‌های دانش‌آموختگان و ناکارآمدی آن‌ها در کاریابی و هدایت شغلی، تعدد متقاضیان و رقابت شدید برای کسب مشاغل موجود، رواج‌نیافتن فرهنگ کارآفرینی و کم‌بودن تعداد کارآفرینان، نبود برنامه‌های کلان دولتی اشتغال‌زایی و یا وجود مشکلات در اجرای آن‌را می‌توان جزئی از عوامل برونی قلمداد نمود.

در کنار عوامل فوق، یکی از مهم‌ترین و تاثیرگذارترین عامل برونی‌ای که تاثیرات عمده روی بی‌کاری و نبود اشتغال دارد، زد و بندهای سیاسی، قومی و فرهنگی و واسطه‌گرایی است؛ برای نمونه، می‌توان گفت که وقتی یک بست در یک وزارت‌خانه یا نهاد دولتی اعلان می‌شود، حدود یک هزار دانشجو برای یک بست ثبت نام می‌کنند، اما از آن میان کسی استخدام می‌شوند که در اداره‌ی مورد نظر حامی داشته و یا از سوی یک یا چندین رهبر، وزیر و وکیل معرفی شده باشد. در چنین وضعیتی مردم عوام و دانشجویانی که هیچ زد و بندی با هیچ یکی از رهبران و تیم‌ها ندارند، نه تنها در بستی مقرر نمی‌شوند بلکه اگر از ناداری و فقر، هلاک هم شوند، خود شان مقصر شمرده می‌شوند، نه سیستم معیوب اداری و اجتماعی. درحالی‌که سیستم حاکم، می‌تواند زمینه‌ساز تولید و بازتولید دور باطل سیستم کاریابی موجود و وابستگی بیشتر مردم و دانشجویان به رهبران کاریزماتیک حاکم ‌شود.

در شرایط کنونی، احزاب سیاسی و رهبران کاریزماتیک تبدیل به بنگاه‌ها و نهادهای کاریابی شده‌اند، برای این‌که جوانان و دانش‌آموختگان را در گرو خود حفظ کنند و ذهنیت سطله‌گرایانه‌ی‌شان را از طریق آنان در جامعه بگسترانند، با استفاده از روابط‌شان برای زیردستان‌شان کار پیدا می‌کنند. به عبارت دیگر، همین رهبران احزاب، رهبران کاریزماتیک قومی و رهبران مذهبی‌اند که خود بخشی از حکومت‌اند، در بازتولید این مناسبات ارباب_رعیتی نقش مهمی ایفا می‌کنند. از طرف دیگر، این مناسبات معیوب اداری، نه‌تنها دانش، خلاقیت، پویایی، تحرک و شایسته‌سالاری را زیر سوال می‌برد، بلکه می‌تواند ذهنیت منفی‌ ناکارآمدبودن دانشگاه‌ها را در میان مردم افزایش داده و اعتماد به نفس و عزت‌نفس دانشجویان را نیز از بین ببرد.

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *