«ایالات متحده از سال ۱۹۹۶ به بعد ظاهرن تحت عنوان آمادگی برای «انجام کمکهای بشری» قرار دادهای بنام (CENTRASBAT) ASIA. BATALLOIN با ازبیکستان یعنی قویترین کشور منطقه و بعدن با قزاقستان و قرغزستان عقد نمود. این سهکشور در سالهای ۱۹۹۷ و ۱۹۹۸ تمرینات مشترک نظامی را انجام دادند و عساکر شان خاصتن ازبیکها به مقصد اخذ تعلیمات به مرکز تربیوی قوای امریکا در FORT. BRAGG رفتند. روسها در حالیکه از پیشرفت این همکاری نظامی امریکا در اندیشه بودند، از سال ۱۹۹۸ به بعد در این منطقه ناظرین خود را فرستادند. موضوع تمدید پایپلین گاز در افغانستان در بین دو کمپنی نفتی یعنی کمپنی یونیکال (امریکا) و کمپنی بریداس (ارجنتاین) مورد مناقشه قرار گرفت. آقای M. JOHN. J. MARESCA معاون رییس امور بینالمللی یونیکال در مقابل یک کمیسیون «اطاق نمایندگان امریکا) تاکید نمود، که برای تمدید یک پایپ لین «GAZEDUC» یگانه خط السیر ممکن عبارت از راهی میباشد که از ترکمنستان، افغانستان و پاکستان میگذرد. در آن زمان باید برای تمدید همچون پایپلین موافقهی سفر مراد نیازوف رییسجمهور ترکمنستان و بینظیر بوتو صداعظم پاکستان اخذ میگردید. همچون موافقه در ۱۶ مارچ ۱۹۹۵ حاصل گردیده و بعدن به ابتکار مقامات امریکا، رییسجمهور ترکمنستان در ۲۱ اکتوبر همین سال به مقصد ساختن یک پایپلین گاز که از افغانستان بگذرد، یک موافقه را با یونیکال امضا نمود.
ولی در این موقع باید در افغانستان امنیت و ثبات تامین میشد. در ماه جنوری ۱۹۹۵ در حالیکه شدت جنگها به اوج خود رسیده بود، یک تعداد اشخاص شجاع بنام طالبان که احتمالن از جانب C.I.A و عربستان سعودی تمویل گردیدند، در صحنه ظاهر شدند و حتی بعضیها گفتند که کمپنی یونیکال و شریک وی، DELTA. OIL (عربستان سعودی) در تمویل قوماندانان محلی نقش بزرگی بازی نمودند. ظاهرن تامین امنیت در افغانستان یگانه وظیفهیشان معرفی گردید. در ۲۶ سپتامبر ۱۹۹۴ طالبان بطور شجاعانه بعد از پیشروی سریع کابل را گرفتند. M. MIGHAEL. BEARDEN شخص موظف سیآیای در افغانستان در وقت جهاد به مقابل شوروی، طرز تفکر امریکاییان را در آن زمان در مورد جنبش طالبان چنین بیان میکند: «این بچهها اشخاص خراب نبودند، اندکی جوانان خشن بودند، ولی نسبت به جنگهای دوامدار داخلی افغانستان مخصوصن در دوره حاکمیت برهانالدین ربانی در کابل، برتری داشتند ایشان با شجاعت چشمگیر تمام سرزمین افغانستان را در بین پاکستان و مناطق گاز ترکمنستان در تحت کنترولشان گرفتند. در وقت ایشان ما میتوانستیم چنان یک پایپلین بسازیم که از افغانستان عبور نموده و گاز و ذخایر انرژی را به بازار جدید انتقال دهد. بناً همه خوش میبودند.»
- CHRIST. TAGGART معاون شرکت یونیکال که از طالبان حمایه مینمود، پیشروی طالبان را «انکشاف مثبت» خوانده بود و گفته بود که افتادن حاکمیت بدست طالبان به تعمیل پروژهی پایپلین گاز مساعدت میکند. نامبرده علاوتن به رسمیتشناختن طالبان را از جانب واشنگتن مدنظر گرفت. برای گاز و پطرول همهچیز خوب بود، به حدی که در ماه نوامبر ۱۹۹۷ یونیکال یک هیات طالبان را به اتازونی دعوت نمود و در آغاز ماه دسامبر کمپنی یونیکال برای ۱۳۷ نفر افغان در یونیورسیتی OMAHA (نبراسکا) یک مرکز تربیوی باز نمود، تا برای افغانان تخنیکهای ساختن پایپلین پطرول را بیاموزد. اما موقعیت سیاسی و نظامی بهبودی نیافت و مخالفت اسامه بن لادن در مقابل حضور عساکر امریکا در عربستان سعودی افزود گردید و از ۲۲ ماه فبروی ۱۹۹۸ به بعد به حمایه طالبان یک جبههی اسلامی را در مقابل امریکا بوجود آورد و اسامه بن لادن در افغانستان اقامت گزید.»
منبع: د ولس مل ژوند، سیاسی هلی حلی او خاطری، محمد حسن ولس مل، انتشارات جریدهی ملی افغان، ۱۳۸۹، صص ۱۴۲۷-۱۴۲۸