«زمریالی (خواهرزاده نجیب) اسناد را بهدست ارسلان برای احمد ولی مسعود فرستاد. وی پس از دیدن اسناد پروژهی آشتی «نجیب-گلبدین» بر اساس استراتژی پشتونیزم روسی به وساطت گانکوفسکی رییس انستیتوت شرقشناسی ماسکو و اسناد « مصالحهی ملی به مثابه یک هدف تاکتیکی» و چند سند معتبر دیگر در بارهی استغاثهی نجیب از روسها برای خارج نکردن سربازان شان از افغانستان در شگفت شد.
احمد ولی مسعود از گرفتن این اسناد ارزشمند به من اطمینان داد و برای زمریالی نیز ویزهی موقت گرفت. سپس زمریالی طی نامهای به تاریخ ۲۸ جنوری ۱۹۹۲ از شهر ژینو خلاصهی محتویات اسناد پروژهی «آشتی نجیب و گلبدین بر بنیاد پشتونیزم روسی» به وساطت گانکوفسکی رییس انستیتوت شرقشناسی ماسکو را به خط و قلم خود به من فرستاد. وی در مجالس خصوص نجیب با مشاوران بلندپایهی روسی و ک.گ.ب نقش یک شاهد عینی و مترجم را داشت. همچنان در نامهای به صفی مدیر مسوول مجلهی قلم از برنامهی ترورم که در کابل یا اوزبیکستان عملی میشد، پرده برداشت… شیوارد نادزی از جمله اساسگزاران سیاست تفکر نوین سیاسی و بازسازی در شوروی بود و عقیده داشت؛ سیاست مصالحهی ملی همان طوری که از نامش پیداست، باید هدف و استراتژی و نحوهی تطبیق آن هم انسانی باشد. سفرهای شیوارد نادزی به کابل در آغاز به قدرت رساندن نجیب بهمنظور توضیح و تشریح این سیاست بود. وی پیوسته به نجیب تفهیم میکرد که عناصر اساسی صلح در افغانستان اینها هستند، که باید بدان معتقد بود.
۱- در آغاز انصراف از انحصار قدرت.
۲- قطع ارسال سلاحهای ثقیل از جانب شوری به کابل.
۳- گفتمان با اپوزیسیون.
۴- رهایی همه زندانیان سیاسی.
و بالاخره در تحلیل نهایی انتقال قدرت سیاسی به اپوزیسیون به شکل مسالمتآمیز و متناسب به نتایج مذاکرات
با چنین موضعگیریها، شیوارد نادزی شدیدن زیر فشار نظامیهای محافظهکار شوروی قرار گرفت و نظامیهای شوروی نمایندهی خاص خود ویکتور پترویج پولینیچسکا را به عنوان مشاور خاص نجیب به کابل فرستادند و بدین وسیله نظریات خود را به نجیب انقال دادند:
۱- سیاست مصالحه باید یک تاکتیک باشد، نه استراتژی.
۲- پس از خروج عساکر شوروی از افغانستان، باید سلاح کشتار جمعی تیپ «اسکاد و اورگان» در اختیار حکومت کابل گذاشته شود.
۳- مصالحه با دشمن ضعیف مطرح است، نه با دشمن قوی.
۴- در آغاز باید با سلاح قوی اسکاد که از شوروی فرستاده میشود، دشمن ضعیف و ضعیفتر شود و سپس دست مصالحه دراز گردد.
۵- ائتلاف با دشمن ضعیف مواضع حاکمیت رژیم را مستحکم میسازد.
۶- در سیاست خارجی و تبلیغات، سیاست مصالحهی ملی یک استراتژی و هدف خوانده شود و وفاداری به آن تبلیغ شود.
نجیب که طرح نظامیهای ماسکو را به نفع خود دید، نه تنها از آن حمایت کرد، بلکه به مشورت نظامیهای شوروی روابط خود را به شیوارد نادزی تیره و تار ساخت. این دو موضع مختلف و متضاد شورویها منجر به سبکدوشی شیوارد نادزی از پست وزارت خارجه شد و وی را به جرم سازش با امریکاییها در مورد مسئله خلیج و افغانستان محکوم کردند.
عدم صداقت نجیب به سیاست مصالحهی ملی و تداوم جنگ و خونریزی در افغانستان او را در برابر تاریخ مجرمتر و مسوولتر از اسلافش (ببرک، ترهکی، و امین) قلم داد میکند. این که نجیب همیشه با لحن آرام از کنار رفتن از قدرت سیاسی داد میزند، به مفهوم وفاداری وی به آرمان صلح نیست، بلکه ناگزیری و جبر زمان است. وی میداند که حامیان نظامی وی در ماسکو در حالت سقوط اند. ماشین نظامی شوروی در حالت فروپاشی است.»
منبع: رها در باد، ثریا بهاء، انتشارات تاک، چاپ دوم ۱۳۹۲، صص ۴۴۸-۴۵۰