«چگونگی دستگیر شدنِ میر یزدان‌بخش»

Spread the love

«دوست محمد خان که از اتحاد قزلباش‌های کابل با شیعیانِ هزاره سخت نگران بود و بقای خود را در نابودی هزاره‌ها و رهبرِ آنان می‌دید، دست به کار شد و چون درهم شکستنِ قدرت یزدان‌بخش از طریق قوه‌ی قهریه کارِ آسانی نبود به حیله متوسل شد. بنابراین در بین قزلباش‌های کابل که روابط حسنه‌ای با او داشتند چنین وانمود کرد که برای شخصیت میر یزدان‌بخش احترام زیادی قایل است و آرزومند دیدار و آشنایی بیشتر با اوست. «او از شیعیان خواست تا از نفوذ شان استفاده نموده، میر را وادار به دیداری از کابل نماید. آنان موضوع را به میر یزدان‌بخش اطلاع دادند و دوست محمد خان یک جلد قرآن مجید را مهر نموده و به حیث وثیقه‌ای مهم و سنگینی برای سلامتی میر فرستاد و افراد عمده‌ی شیعه‌ای کابل نظر به پیشنهاد امیر ضامن شدند.»

یزدان‌بخش وقتی اصرار سرانِ قزلباش را مشاهده کرد، با دریافت ضمانت‌های مالی و جانی، راهی کابل شد تا خدشه‌ای به روابط سیاسی او با امیرِ کابل وارد نشود، اما پس از استقبالی دوستانه دستگیر شد و به زندان افتاد. محبس طولی نکشید زیرا او با استفاده از فرصتِ مناسب از زندان گریخت و به بهسود باز گشت.

از این پس روابط یزدان‌‎بخش با دوست محمد به شدت تیره شد، با این وجود وی از درگیری با امیرِ کابل اجتناب می‌ورزید و با در پیش گرفتن رویه‌ای مسالمت‌جویانه، به تدریج قدرت و نفوذ خود را در میان میرهای هزاره گسترش داده، آن‌ها را با خود متحد و همراه ساخت. در این مدت او از ارسال مالیاتِ مقرر به کابل امتناع نمی‌ورزید و در حفظ امنیتِ راه‌های تجاری که از سوی کاروان‌های دولتی مورد استفاده قرار می‌گرفت، کوچک‌ترین سستی به خود راه نمی داد. از طرفی با ساخت استحکامات و قلعه‌های جنگی، آمادگی دفاعی خود را بالا برده، با سرکوب خوانینِ سرکش، قدرت خود را بیش از پیش افزایش داد. او با این اقدامات توانست، «میرهای هزاره‌ی بامیان و میرانی که هنوز به امیرِ کابل وفادار مانده بودند را با خود متحد و هم‌دست گرداند.»

حاجی خان «همکار دوست محمد» در سال ۱۲۴۸ق/۱۸۳۳م به قصد جمع‌آوری مالیات روانه‌ی بامیان شد و با یزدان‌بخش بر سر نحوه‌ی سرکوبِ تاتارها وارد مذاکره گردید. در خلالِ ایامی که حاجی خان در هزاره‌جات به جمع‌آوری مالیات و سرکوب خوانینِ متمرد مشغول بود، برادران وی با افراد تحت فرمان شان به او ملحق شدند و او را بیش از پیش تقویت کردند. بعضی از خوانین هم با پول و وعده و وعیدهای مختلف تطمیع گردیدند و به حامیان حاجی خان مبدل شدند. همچنین با ایجاد تفرقه در بین سرانِ هزاره، تضعیف یزدان‌بخش میسر شد. محمدعلی بیگ نیز در رکاب حاجی خان، وی را در این امور یاری می‌رساند. در این وقت محمد علی بیگ با میانجی‌گری جاجی خان نسبت به یزدان‌بخش اظهار دوستی و محبت می‌کرد. در لشکر کشی به مناطق تاتارنشین، یزدان‌بخش و برادر وی، عباس، که از یاران خود دور مانده بودند توسط نیروهای حاجی خان و محمدعلی بیگ دستگیر شدند. در پی این عمل «عساکر مسلح بهسودی که بدون رهبر مانده بودند به آسانی توسط عساکر افغان پراکنده شدند.» حاجی خان اسیران خود را به بامیان آورد و آن‌ها را با فتوای ملا شهاب‌الدین در روز جمعه مطابق به هشتم ماه رجب سال ۱۲۴۸ق به جرم خیانت اعدام کردند. یزدان‌بخش فردی شجاع، مومن و پایبند به اعتقاداتِ مذهبی بود. او با شجاعتی وصف‌ناپذیر در صدد برآمد تا با اتحاد قبایلِ هزاره در برابر ظلم و بی‌عدالتی حکومتِ انحصارگرای درانی ایستادگی کند و با ایجاد محیط امن، موجبات پیشرفتِ شیعیان را در زمینه‌های مختلف فراهم آورد. وی قبل از اعدام تقاضا کرد تا دست‌های او را برای خواندن نماز باز نمایند اما با درخواست وی موافقت نشد. پس زیر لب به خواندن اوراد و اذکاری چند پرداخت. آن‌گاه خطاب به جمعیت چنین وصیت کرد: «راه من این است، آنان باید ره مرا تعقیب نمایند.»»

منبع: شیعیان افغانستان، حسین عبدلی، چاپ اول، انتشارات بقعه، صص۱۸۷-۱۸۹

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *