«به عیال، پسرها و دخترهایم و عیالهای آنها و اولادها و نوکرهای آنها، علاوه بر خوراک و لباس و اسب سواری و منزل، برحسب رتبه و کفاف آنها مستمری به خصوص ماهانه نقدن از دولت داده میشود. به هر یک از پسرهای بزرگم حبیب الله خان و نصرالله خان بیست هزار روپیه ماهانه به جهت خرج جیب آنها داده میشود، و به عیال آنها و سایر مستخدمین شخصی آنها هم همین قسم مستمریات علیحده داده میشود. عیالهای من که دو نفر از آنها یکی دختر میر حکیم خان و یکی دختر میرجهاندار شاه یعنی والده حبیب الله خان و نصرالله خان میباشند و والده محمد عمرخان و والده امین الله خان و والده غلامعلی خان و والده مرحوم حفیظ الله خان و اسدالله خان و والده امین الله خان و والده غلامعلی خان و والده مرحوم حفیظ الله خان و اسدالله خان و والده فاطمه جان، هر یکی از اینها از سه هزار الی هشت هزار روپیهی کابلی به جهت خرج جیب مستمری شهریه دارند و مخارج لباس و منازل و خوراک و سایر ملزومات، علاوه بر این مبلغ میباشد و لباسهای آنها متعدد و به اقسام مختلف میباشد. بعضی به وضع فرنگی و بعضی به وضع مشرقی میباشد.
پسرهای کوچک و نوادهها هم علاوه بر مخارج خوراک و لباس وغیره مستمری ماهانه به جهت خرج جیب خود دارند. در مواقع اعیاد بزرگ مثل عید برات و نوروز به عیال و اولاد خودم لباس و نقد و زیورها، عیدی میدهم. به همان قسمی که در فرنگستان رسم است در موقع عید میلاد مسیح عیدی میدهند. تمام اولاد و اهل دربار و صاحب منصبها و نوکرها هم در این اعیاد از من عیدی میگیرند.
لهذا در هر یکی از حرم سراهای من چندین غلام بچه و خدمتکارهای زنانه میباشند و برای تمام این خدمهی حرامسراها، یک نفر خانم جوان که لباس مردانه میپوشد و ملقب به سردار میباشد معین است و اینها حاصل رقعهجات و پیغامانه میباشند. رسم قدیم که خواجه سراها در حرمسراها به جهت این امر مقرر میداشتند، متروک نمودهام. علاوه بر این اشخاص، عیالهای من مستخدمین شخصی و ادارات مثل ایشک آقاسی و قاپچی و خزانهدار و میر آخور و صندوقدار وغیرها هم به جهت خود دارند. عیالها هر وقت میل داشته باشند در کالسکهها و یا سواری اسب، حرکت و گردش مینمایند و همیشه به جهت حجاب، نقاب بر صورت افکندهاند.
جنرال میر عطا از ۵۰۰ خانوار هزاره هجرستان فی خانه چهل سیر جو و گندم، از مردم بی زمین فی خانه سه روپیه و از دایه فولاد و زاولی و سه پای هشتاد هزار روپیه به ظلم گرفته بود و هم دختری نامزاد دار را به نکاح خود کرده بود. کلنل فرهاد که در هزارهجات مرده بود، در جنگ شیخ علی هفت هزار مواشی مردم را به تاراج برده بود و ۳۵۰ نفر مرد و زن بیگناه جاغوری را محبوس به کابل فرستاد تا در بازار هر یک به قیمت ۲۰ تا ۱۲۰ روپیه فروخته شد و خودش مردم را تعذیب و توهین نمود.»
منابع: تاج التواریخ، نویسنده: امیر عبدالرحمان خان، صص ۳۶۶ و ۳۷۸، افغانستان در مسیر تاریخ، نویسنده: میر غلام محمد غبار، ص ۶۷۰، جلد اول و دوم، انتشارات میوند