«در زمان سلطنت امیر دوست محمد خان»

Spread the love

«امیر دوست محمد خان قبل از حرکت از کلکته به جانب افغانستان، در مذاکره با گورنر جنرال هند قبول کرده بود که حکومات محلی هرات و قندهار را خارج دایره قلمرو خود بشناسد. همچنین وعده داده بود که بدون دولت انگلیس با هیچ دولت خارجی دیگر ارتباط مستقیم به هم نرساند. اما این تنها نبود وقتیکه امیر دوست محمد خان در سال ۱۸۴۳ به کابل رسید، رهبران انقلاب را که انگلیس‌ها برای سر هر یک جایزه تعیین کرده بود، به انواع مختلفی از پا در آورد: نایب امین الله خان لوگری دشمن شماره یکم استعمار خارجی، به حکم امیر دوست محمد خان در مکافات خدمات تاریخی و ملی خود مصادره و تاراج و در زندان ارگ بالاحصار محبوس شد و بعد از تحمل آلام زندان امیر در ۱۸۵۷ به عمر ۷۲ سالگی بمرد. محمد شاه خان غلجایی مردی که انگلیس‌ها او را به نام دشمن بزرگ یاد می‌کردند، در ۱۸۴۷ به واسطه سوقیات نظامی امیر دوست محمد خان مورد هجوم و تاراج قرار گرفت و با زن و فرزندان خود در کوه‌هایی که بین لغمان و نورستان است، فراری و متواری گردید. قلعه بدیع آباد لغمان او که محبس گروگانان و اسرای انگلیسی بود به حکم امیر منهدم شد. وزیر اکبر خان در دربار امیر و زیر نظر امیر نگهداشته شد تا قادر به هیچ حرکت سیاسی و یا نظامی در برابر دولت انگلیس نباشد. سردار سلطان احمد خان که در زمان استیلای دشمن در افغانستان، شانه بشانه ملت  رهبران ملی جنگیده بود، از مداخله در امور دولت مطرود و در قندهار نفی شد و سرانجام از آنجا نیز در سال ۱۸۵۵ به حکم امیر در کشور خارجی ایران تبعید گردید. همچنین تمام رهبران ملی تحت نظارت و مراقبت قرار گرفتند و به مرور زمان نام و نشان ایشان عامداً و قاصدا بر افتاد. حتا سردار شمس‌الدین خان و نواب محمد زمان خان و سردار محمد عثمان خان و سردار شجاع‌الدوله خان که اشخاص معتدلی بود، نیز از این روش امیر بی‌نصیب نماندند. از بین تمام این رهبران انقلاب تنها یک نفر روحانی (میرحاجی بن میرواعظ) طرف سازش امیر قرار گرفت و آرام ماند.

برعکس امیر دوست محمد خان تمام قلمرو خود را بین پسران متعددی که داشت تقسیم کرد. در مناسبات قبیلوی یک وجیزه مشهوری بود که گفته می‌شد: در بین قبیله بی‌قوم، و در بین قوم بی‌برادر و در بین برادران بی‌پسر نباشی. پس امیر دوست محمد خان هم که منسوب به یک قبیله و دارای ۲۰ برادر بود، ۱۴ زن گرفت و ۵۲ پسر و دختر به دنیا آورد. از آنجمله سردار محمد اکرم خان حکمدار هزاره جات، سردار محمد افضل خان حاکم زرمت و کتواز، سردار شیر علی خان کردم، سردار محمد اعظم خان حاکم لوگر، سردار غلام حیدر خان حاکم غزنی، سردار محمد امین خان حاکم کوهستان، سردار سیف الله خان حاکم گرشک و سردار محمد اکرم خان و باز سردار محمد افضل خان والی آن ولایات گردیدند. حکومت تاشقرغان هم به دو نفر سردار محمد امین خان و محمد شریف خان داده شد که هر یک متناوبن دو سال در دو سال فرمان روائی کنند. سردار محمد اسلم خان حاکم آقچه و سردار محمد زمان خان حاکم سرپل گردیدند. بعد از الحاق قندهار و هرات آنولات (آن ولایت) نیز به پسران امیر، سردار غلام حیدر خان و سردار محمد امین خان و سردار شیرعلی خان داده شد.»

منبع: افغانستان در مسیر تاریخ؛ نوشته‌ی میر غلام محمد غبار، چاپ چهارم، ۱۳۹۴، کابل: میوند، ص ۵۷۳ -۵۷۴

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *