«جریان چگونگی سقوط حکومت محمد داوود»

Spread the love

«ساعت ۹ روز ۲۷ اپریل، داود فکر نمی‌نمود که توفانی او را حلقه می‌کند. او در ارگ جمهوری جلسه‌ی کابینه را رهبری می‌کرد تا روی سرنوشت رهبران حزب دموکراتیک خلق افغانستان تصمیم گرفته شود. رهبران، به شمول امین، سه صد متر دورتر از ارگ قرار داشتند. در عین زمان، در مرکز فرماندهی قوای ۴ زرهدار که در ساحه‌ی پلچرخی موقعیت دارد، محمد اسلم وطن‌جار، افسران ورزیده را دور خود جمع کرد تا در موقع ضرورت از حکومت دفاع نمایند. به هر صورت، او قومانده عملیات زمینی را صادر کرد. لازم بود تا سایر تأسیسات کلیدی از قبیل، میدان هوایی کابل، میدان هوایی بگرام و مرکز گارنیزیون شهر کابل نیز تحت کنترول در آورده می‌شد. در بگرام قضایا حسب دلخواه به پیش نمی‌رفت. علایم قیام عمومی یورش جنگنده‌های هوایی بر قصر ریاست جمهوری بود. در بگرام افسر ورزیده عبدالقادر خود را در دفتر کارش قفل کرده بود و بعد از آمدن تانک‌های قوای ۴ زره‌دار به میدان هوایی وادار به همکاری گردید.

نخستین جنگنده هوایی ساعت ۴ عصر عمل کرد، مگر تا آن فرصت وطن‌جار حملات خود را بدون کمک قوای هوایی آغاز کرده بود. اگر چه تانک‌ها از طرف صبح ارگ را احاطه کرد مگر در حوالی چاشت بود که وطن‌جار دستور تخستین فیر را صادر کرد. داود جلسه‌ی کابینه را متوقف ساخت. وزیر دفاع و وزیر داخله هر دو بیرون شدند تا وفاداران خویش را جمع کنند. در حالیکه قطعات زره‌دار و ضد تانک در قصر ریاست جمهوری با شورشیان مصروف نبرد بودند، با شنیدن فیرها، خلقی‌ها در هر جا تشویق گردیدند تا قومانده را بدست خویش گیرند، افسران بلند رتبه کشته یا خلع صلاحیت گردیدند و با این امکان قطعات تحت کنترول شورشیان به طرف صحنه جنگ یورش بردند.

مگر در این جای شک و تردیدی وجود ندارد که هیچ کس نمی‌دانست به طرفداری کیست؟ حتی بعضی از هواداران پرچم در قوای مسلح به مقاومت پرداختند. شاید سوء تفاهمی صورت گرفته باشد که گویا کودتای جناح راست در حال پیشرفت است. به هر حال، حدود هزار تن افسران گارد ریاست جمهوری تا زمانی به جنگ ادامه دادند که چند صد تن محدود شان باقی ماند. در سایر نقاط فرقه‌های ۷ و ۸ همراه با قوای ۸۸ توپچی به مقاومت پرداختند. مگر بین نیروهای طرف دار دولت هماهنگی کمی وجود داشت. وزیر دفاع در حومه جنوب غرب به دست شورشیان وقتی افتاد که می‌خواست سوی طرفداران خود برود تا محاصره قصر جمهوری را در هم شکنند. حوالی بعد از ظهر بود که جت‌های جنگنده از بگرام برخاستند و به بمباردمان نقاط کلیدی پرداختند. ساعت ۵:۳۰ بعد از ظهر رهبران زندانی حزب دموکراتیک خلق افغانستان به رادیو انتقال یافتند. البته رادیو را شورشیان اشغال کرده بودند.

ساعت ۷ شام از طریق رادیوی کابل اعلام گردید:

“برای نخستین بار در تاریخ افغانستان حکمروایی آخرین بقایای سلطنت حکام ستمگر و مستبد دودمان نادری پایان یافت. اکنون همه‌ی قدرت دولتی در دست مردم افغانستان است. قدرت دولتی کاملن در دست شورای انقلاب قوای مسلح قرار گرفته است.”

به این ترتیب، رژیم داود صبح روز ۲۸ اپریل سقوط کرد. ساعت ۴ صبح پس از ۱۶ ساعت نبرد، آخرین افراد گارد ریاست جمهوری محاصره گردیدند. داود با اعضای خانواده و مشاوران نزدیک‌اش همه در یک اتاق جمع شده بودند که کوماندوهای شورشی داخل ارگ گردیدند. می‌گویند “شهزاده‌ی سرخ” از امام‌الدین، که یک آفسر ورزیده بود، پرسید که کی کودتا کرده است؟ او در پاسخ گفت “حزب دموکراتیک خلق افغانستان ادعا دارد که انقلاب کرده است.” سپس داود حرفهای زشت و ناسزایی به زبان آورده، ماشیندار خود را گرفت و بر او فیر کرد در نتیجه آن امام‌الدین بر بازویش زخم برداشت. بعد کوماندوها آتش گشودند و داود و همه اعضای خانواده‌اش را به قتل رسانیدند.»

منبع: افغانستان گذرگاه کشور گشایان، مولف: جارج آرنی، ترجمه‌ی دکتور سید محمد یوسف علمی و حبیب الرحمن هاله، چاپ دوم، ۱۳۷۶، میوند: پشاور، ص ۷۶، ۷۷ و ۷۸

خبرگزاری صدای مردم افغانستان

Learn More →

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *