“منشی پروگرام کار لویه جرگه را ترتیب نموده بعد از موافقه رئیس به اطلاع اعضای لویه جرگه میرساند. منشی وظیفه دارد موادی را که در یک روز به تصویب لویه جرگه میرسد، درهمان روز به امضای اعضای جرگه برساند. بعد مواد مذکور به دو لسان پشتو و دری انتشار مییابد.
زهما: این قانون اساسی را برای خود وضع و برای نسلهای آینده توصیه میکنیم.
داکترعبدالصمد حامد: مقصد شان این خواهد بود که ما حق نداریم برای نسلهای آینده وضع کنیم. از نقطه نظر حقوق یک اساس نظام اجتماعی برای مدت متمادی است و برای نسلهای آینده هم است.
یوه میرمن: ببخشید! رئیس صاحب راجع به عدالت و مساوات تشریح بدهند.
عظیمی: آقای زهما را باید ۴۰ نفر تائید کند.
داکتر عبدالصمد حامد: توضیح عدالت و مساوات دو ایدهآل و کمال مطلوب است. مساوات به معنای مطلق شاید مانع عدالت شود و عدالت تنها شاید مانع مساوات شود و اجتماع هر دو یک اندازه متوازنی را نشان میدهد.
سلطان احمد خان: باید مساوات و عدالت داخل شود، جواب داخل است پس ضرورت نیست.
ماده اول:
ماریا: کلمهی غیرقابل تجزیه هیچگاه به دماغ و نسل آینده و حالیه تذکر داده نشود.
ماده دوم: به اتفاق آرا گذشت
ماده سوم: فارسی زبانـ در مملکت ما زبانهای ملی زیاد است. درینجا از جملهی زبان های ملی افغانستان زبان پشتو و دری رسمی است.
غلام حیدر پنجشیری: از جملهی زبانهای ملی افغانستان زبان پشتو و دری زبانهای رسمی است
عبدالرشید خان اقچه: زما په عقیده همدغه ماده صحیح ده، مکالمه او تحریر په همدغو دوو ژبو ده.
قدیر خان ترکی: کلمه ملی و قومی را باید از هم فرق کرد. ملی عام است، زبان پشتو ملی است، معنای آن اینست که از فلان و فلان اقوام تجاوز کرده و خارج از احاطهی اقوام است.
داوی: من با نظریهی آقای تره کی مخالف هستم. درینجا خوردی و کلانی مورد بحث نیست. دانه آدم خورد با آدم کلان مساوی نبود. پشتو از زبان پشهیی حق بیشتر ندارد و نه کم است. پشتو کدام امتیاز ندارد، همهی زبانها یکسان حق دارد، اما فعلاً این دو زبان را به لحاظ علمی و ادبی رسمی میشناسیم. باید کسی بر کسی خود را…
کهزاد: طرفدار نظریهی پنجشیری هستم. وجه داشته شعار در افغانستان کسب قوت است نه ضعف در فاکولته ادبیات باید استاد…
در ماده ۳۴ ما بیک زبان امتیازی قایل شده ایم که باید نشویم. ما چطور میتوانیم بگوییم که یک زبان ملی است و دیگری نیست.
همهی زبانها زبان تعلیمی است. در هندوستان زبان استعمار زبان رسمی است، ما باید برادروار زندگانی کنیم و کوچکترین تبعیض نباشد. ماده ۳۵ باید کشیده شود.
پوهاند رحیمی: من تعجب میکنم، دراین ماده هیچ تذکر زبان ملی نشده و زبان رسمی گفته شده. در دنیا کدام قانون اساسی نیست که پلان زبان ملی است. در ماده ۳۵ اینقدر گفته شده که برای انکشاف زبان پشتو پروگرام وضع شود.
زهما: نظریهی آقای پنجشیری را تائید میکنم.
پوپل: مبدای تمام زبان ها یکی است که آن پشتو است. لغوی او استقامی بحثونه. زبانهای که در اینجا ذکر شده صحیح است.
خلیلی: مسالهی زبان از مسالهی ملیت جدا است. اگر ما به زبان پشتو گپ میزنیم و یا به دیگر زبانها ما همه وقت در حفظ ناموس مملکت پهلوی همدیگر ایستاده بودیم و جدایی زبان در وحدت ملی ما فرقی نکرده، بحث کلمهی ملی را باید به ماده ۳۵ بگذاریم و فعلاً در رسمیت هر دو زبان بحث کنیم.
فرهنگ: در ماده سوم از ملی بودن زبان ذکری نیست. فقره سوم ماده اول این مساله را حل میکند و زبان تمام آنها ملی است. من به نظریهی آقای تره کی موافقت ندارم. اما ضرورت ذکر زبان ملی نیست، توضیحی در این مورد وارد شود، اگر ما بگوییم از میان زبانهای دیگر زبان پشتو و دری رسمی و ملی است.
داوی: در مجلس اعیان به لفظ کلمه ملی در ماده ۳۵ بسیار اختلاف واقع شد. ما باید غلط فهمی را رفع کنیم تا کسی گمان نکند که کسانیکه غیر از این دو زبان گپ میزنند از این ملت نیستند.
در کمیته مشورتی ما یک تذکر دادیم که به زبان پشتو توجه شود و حالا آنرا ماده علیحده بنام ملی ذکر کرده اند. اگر کلمه ملی از ماده ۳۵ کشیده میشود نزاع رفع میشود.
خیری: بیانات آقای داوی و کهزاد و خلیلی بسیاد امید افزا است من تائید میکنم.
فرهاد: لویه جرگه کومه هوا او هوس نه دی. دا د افغانستان تاریخ ساتی. امریکا یو لوی مملکت دی او اساساً یو ملت نه دی، جرمنیان، پولندیان امریکی ته راغلی وی، په امریکایی ژبه غږیږی. زه له هیچا سره تعصب نلرم مگر د خدای په لحاظ تا سو هم له پښتو سره تعصب مه لری. خیره دی خوا او هغه اتلس ملیونه پښتانه موجود دی د خدای په لحاظ په دی مملکت کښی هیاهو پیدا کوی. شپږ ملیونه پشتانه په صاحب د تعلیم شی د هغوی لحاظ باید وساتی، څلور ملیونه ترکان په فارسی کښی شته، مګر ژبهیی فارسی ده په لحاظ د خدای په دغو قومو کښی درزمه اچوی جز تابع د کل ده زه چا سره حسد نلرم. د افغانستان ژبی هماغه دوه دی چی اکثریت لری.
ابوی: در قسمت گفتار شاغلی فرهاد به عرض میرسانم که تذکر کلمه بین اقوام خوب نیست، همیشه اقوام افغانستان… مخالف روحیه مجلس است.
ابراهیم مجددی: این مجلس برای آن بوجود آمده که ملت افغانستان به حیث ملت مسلمان تحت قیادت پادشاه افغانستان در حصه زبان… ما همه مسلمان هستیم. به همین حصه ماده سوم تمام مردم لویه جرگه اتفاق دارد، در اینجا کلماتیکه عصبیت را پیدا کند و سبب غلط فهمی شود، نباید بزبان اریم. در ماده ۳۵ وقتیکه به آنجا رسیدیم در مورد کلمه ملی بحث علمی شود. ملت افغانستان همه یکی است، حاجت این تعصبات و این چنین الفاظ نیست. ( کلمه ملی ماده ۳۵ حذف شود).
مولوی غلام نبی صاحب کاموی: بحث در این زبان اینست که زبان افغانی و زبان دری زبانهای رسمی است. این گفته نمیشود که ملی است. ذکر کلمه ملی خوب نیست. این همه بحث در این ماده بیجای بودـ به لغت قریشی قران را بنویسید.
سیرت یک غایه یکی وسیله: غایه ما اتحاد ملی است، ما همه یکی هستیم. زبان باعث جدایی نیست. در سویس چهار زبان است.
رمضان شریفی جاغوری: در قسمت زبان بهتر است به آفرینش مراجعه شود. خالق خلق الانسان علمه البیان خلق الاانسان علمه الپشتو یا علمه الفارسی. نه گفته خداوند که خلق را بزبانهای مختلف آفریده، ما چرا از یک طرف گفته میشود، ما تعصب نداریم و با لفظ کل و جز استعمال میشود. اگر ما یک ملت باشیم پس چرا یکی کل باشد و یکی جزء این جمله که جزء تابع کل از مزخرفات قدیمی است. همه زبانهای افغانستان یکی است. فارسی پهلوی دری و پشتو معنای رسمی بودن، اگر این چنین تعبیر شود… درست است.”
برگرفته از کتاب د ولس مل ژوند، نوشتهی حسن ولسمل، جلد دوم، چاپ: ۱۳۸۹