نیروهای ارتش نباید سیاسی عمل کنند. در جریان حکومت دموکراتیک خلق، یکی از عوال فروپاشی کامل ارتش، سیاسیسازی آن بود. در آن زمان، رهبران دولت، ارتش را بیشتر با عبارتهای چون «سربازان شجاع حزب دموکراتیک خلق»، «افسران حزب وطن» و «پاسداران دلیر انقلاب شکوهمند ثور» توصیف میکردند. نجیبالله، در بیانیهها و سخنرانیهایش همواره نیروهای ارتش را «سربازان شجاع حزب دموکراتیک خلق/وطن» خطاب میکرد و نهادهای امنیتی-دفاعی را حافظ آرمانهای انقلاب ثور و تمامیت ارضی افغانستان میخواند. در آن زمان، کلیت دستگاه دولت-حکومت، بهشمول ارتش، حزبی بود و سیاسی عمل میکرد. بههمین دلیل، همگام با سقوط حکومت دموکراتیک افغانستان، ارتش فروپاشید و نهادهای ملی کشور از بین رفت.
در دورهی حکومت وحدت ملی نیز رویکرد رهبری حکومت نسبت به ارتش سیاسی بوده است. در این دروه نهادهای ملی تأمین امنیت، سیاسی ساخته شد و در خدمت اهداف سیاسی رهبری حکومت قرار گرفت. حکومت جنبشهای اجتماعی را با استفاده از همین ارتش سرکوب کرد و فرصت برپایی و تداوم اعتراضات مدنی را از مردم گرفت.
اکنون نیز چنین بهنظر میرسد. در شرایطی که پراکندگی سیاسی بر سر نتیجهی انتخابات هر روز بیشتر میشود، پای ارتش نیز در این معرکه کشیده شده است. نهادهای امنیتی اعلامیه دادهاند، که جلو رفتارهایی که به تأسیسات عامه صدمه بزند را میگیرند. مخاطب این اعلامیه هواداران دستهی انتخاباتی ثبات و همگرایی است، که در روزهای پس از اعلامشدن نتیجهی نهایی انتخابات در حمایت از تصمیم عبدالله عبدالله مبنی بر تشکیل حکومت همهشمول، تجمعات اعتراضی برگزار کردهاند. لحن اعلامیه تهدیدآمیز است، پیام آن سیاسی و جانبدارانه. هرگاه تنشها تشدید شود و التهاب سیاسی_اجتماعی بیشتر، احتمال اینکه ارتش بهشکل تمام عیار وارد معرکهی کنونی شود، بسیار است.
این در حالی است، که تجربهی دولتهای که به تمدن و دموکراسی رسیدهاند، اینگونه نبوده. تاریخ نشان میدهد، که در کشورهای دیگر، نیروهای ارتش کمتر سیاسی عمل کرده. در این کشورها، ارتش در اوضاع و شرایطی چون اینروزهای افغانستان، بیطرفی خود را حفظ کرده و بهعنوان نهاد ملی، دست بهاقدامات جانبدارانه نزدهاند.
در جریان انقلاب اسلامی ایران، ارتش حکومت شاهنشاهی با وصف آنکه با دستان شاه ساخته شده بود، پس از آنکه متوجه وضعیت شد، اعلام بیطرفی کرد. در بسیاری از کشورهای دیگر نیز چنین شده است. تاریخ کمتر بهخود دیده، که با سقوط یک رژیم و برپایی رژیم/حکومت دیگر در یک سرزمین، ارتش نیز سقوط کرده و از نو ساخته شده باشد. بههمین دلیل نهاد ارتش در بسیاری از کشورها ملی باقی مانده و از تنشهای سیاسی بر سر تقسیم قدرت، آسیب ندیده است.
انتظار مردم افغانستان از نیروهای ارتش همین است. این نیروها باید با درک از گذشته، بیطرفی کاملشان را در پیوند به تنش فعلی حفظ کنند. هر اقدام جانبدارانه پیامدهای منفی بسیاری برای نهادهای امنیتی دارد. حیات نهاد ارتش بهرفتار آن وابسته است.