افغانستان در جریان نیمهی دوم قرن بیست(صدارت محمد داوود) آشکارا وارد میدان جنگ سرد گردید. قطب بندیها در درون دربار کابل از یک طرف و در سطح منطقه از جانب دیگر به نفع سرمایهی دولتی(اتحاد شوروی) و سرمایهی لیبرال(ایالات متحدهی امریکا و شرکای اروپایاش) به وضاحت تمام به فرجام رسیده بود.
دربار کابل برای اولین بار بعد از به قدرت رسیدن محمد نادر و ادامهی کار توسط برادران به یک منازعهی لاینحل درونی دچار شده بود. این منازعه که میان پسر عموها به گونهی پنهان و آشکار آغاز و در سطح ملی و بینالمللی حامیانش را جستجو نمود، در یک سمت آن محمد ظاهر(شاه سابق) به عنوان دوست و متحد سنتی انگلستان و ایالات متحدهی امریکا و در قطب دیگر محمد داوود به حیث حامی سرمایهی دولتی و اقتصاد پلانگذاری شده، متحد اتحاد شوروی و متحدان ایدیولوژیک آن در داخل قرار داشت.
ایالات متحدهی امریکا که منطقه را در آن عصر توسط ژاندارم منطقویاش، شاه ایران(محمد رضا) و رژیم نظامی پاکستان اداره میکرد، دربار کابل را به عنوان دوست و حکومت پاکستان را به عنوان متحد اصلیاش در منطقه مورد حمایت قرار میداد.
اتحاد شوروی سابق از طریق سکتور دولتی عمدتن در بخشهای نظامی و زیرساختهای مربوطهی آن و ایالات متحدهی امریکا هم از آن طریق ولی عمدتا در ساحات غیرنظامی و بویژه در بخش سکتور زراعت، دربار کابل را حمایت مالی می نمود.
این کمکها که هیچگاه بیغرضانه و برمبنای پلان دولت شاهی و بعدها جمهوری افغانستان پلانگذاری و یا تطبیق نمی گردید، با غرضهای خاص و در زمینههای مورد نظر و حتا برخلاف خواستهای دربار کابل پلانگذاری، مدیریت و تطبیق میشد.
محمد صدیق فرهنگ که خود شاهد عینی آن دوران بود، در کتاب افغانستان در پنچ قرن اخیر، از پروژهها و تمویل کنندگان آن با یک جمعبندی دقیق بدینگونه یاد می نماید:
از مدارک کمکهای شوروی: اسفالت کاری جادههای شهری، تعمیر تانکهای ذخیرهی پترول، تعمیر سیلوها، تعمیر بندرهای بالای رودخانه آمو، میدانهای هوایی کابل و بگرام، سرک کابل–شیرخان بندر، سرک پل خمری–مزار–شبرغان، سرک قرهتیپه(تورغندی)–هرات–قندهار، پروژهی آبیاری ننگرهار، بند آبیاری سرده غزنی، دستگاه برق نغلو، دستگاه برق درونته، دستگاه برق حرارتی مزارشریف، دستگاه برق دوم پلخمری، تفحص و استخراج نفت و گاز شبرغان، پایپ لاین انتقال گاز به ترکمنستان، کارخانهی کود آزوتی، فابریکهی خانه سازی کابل، پولیتخنیک کابل، تخنیکمهای کابل و مزارشریف، لینهای انتقال برق، امداد به موسسهی نسوان و کمک مواد مصرفی.
از مدارک کمکهای ایالات متحده: طرح و آبیاری وادی هلمند و ارغنداب، ایجاد دستگاه برق کجکی، دستگاه برق گرشک، قیرریزی سرک کابل–قندهار، سرک قندهار–سپین بولدک، سرک هرات–اسلام قلعه، ساخت میدان هوایی قندهار، استخراج معدن ذغال سنگ دره صوف، اعمار پوهنتون کابل، راهاندازی برنامههای انکشاف معارف و زراعت و بهبود خانواده، تهیه مواد مصرفی مثل گندم، جواری، روغن نباتی و غیره.
از مدارک کمک آلمان: ایجاد دستگاه برق ماهیپر، راه اندازی پروژهی انکشاف پکتیا، امداد به موسسات تعلیمی.
از مدارک کمک چین: طرح آبیاری پروان، تربیهی مرغ و ماهی، ایجاد فابریکهی نساجی بگرام.
از مدارک کمک هند: ایجاد شفاخانهی اطفال کابل، ساخت دستگاههای کوچک برق آبی.
از مدارک کمک فرانسه: امداد به موسسات تعلیمی.
افزون بر این ها، در حدود ۳۰۰۰ جوان افغان برای فراگیری تحصیلات عالی در رشتههای غیرنظامی به شوروی پیشین فرستاده شده و همچنان ۲۱۴۲ تن دیگر به امریکا و سایر کشورها اعزام شدند.
بنابر تخمین منابع امریکایی از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۶، میزان کمکهای نظامی اتحاد شوروی به ۱۲۵۰ میلیون دالر بالغ شد، در حالیکه هیچگونه کمکی در این بخش از امریکا به دست نیامد. افزون بر آن در این مدت ۲۷۲۵ نفر جهت فراگرفتن تعلیم و تربیهی نظامی به شوروی و ۴۸۷ نفر دیگر به امریکا گسیل شدند.